.

وبلاگ نرگس حسینی نیا

نقش نوروفیدبک در مراقبت‌های پیشگیرانه سلامت روان

مراقبت‌ از سلامت روان به طور سنتی بر درمان علائم پس از بروز آنها متمرکز بوده‌اند، اما اگر بتوانیم رویکردی پیشگیرانه اتخاذ کنیم چه؟ هدف مراقبت‌های پیشگیرانه سلامت روان، تقویت تاب‌آوری مغز قبل از بروز مسائلی مانند اضطراب، افسردگی و زوال شناختی است.

آموزش نوروفیدبک ( Neurofeedback ) به عنوان ابزاری قدرتمند در این حوزه در حال ظهور است و به افراد کمک می‌کند تا عملکرد مغز را بهینه کرده و سلامت روانی بلندمدت خود را حفظ کنند.

تدوین و گردآوری: دنیا نهضت

آموزش نوروفیدبک ( Neurofeedback ) چیست؟

نوروفیدبک ( Neurofeedback ) یک تکنیک غیرتهاجمی است که فعالیت امواج مغزی را رصد می‌کند و بازخورد بلادرنگ را برای کمک به خودتنظیمی مغز ارائه می‌دهد. نوروفیدبک ( Neurofeedback ) با تقویت الگوهای عصبی سالم، وضوح ذهنی، ثبات عاطفی و عملکرد کلی مغز را افزایش می‌دهد. اغلب برای درمان بیماری‌های سلامت روان استفاده می‌شود، اما مزایای پیشگیرانه آن نیز به همان اندازه ارزشمند است.

چگونه نوروفیدبک ( Neurofeedback ) از سلامت روان پیشگیرانه پشتیبانی می‌کند ؟

  • افزایش تاب‌آوری عاطفی

بسیاری از مشکلات سلامت روان ناشی از واکنش بیش از حد به استرس یا تنظیم عاطفی ضعیف است. نوروفیدبک ( Neurofeedback ) با آموزش مغز برای پاسخ مؤثرتر به استرس کمک می‌کند و خطر اضطراب و افسردگی را قبل از بروز آنها کاهش می‌دهد.

  • بهبود عملکرد شناختی

کاهش توانمندی های شناختی، به ویژه با افزایش سن، نگرانی فزاینده‌ای است. نوروفیدبک ( Neurofeedback ) مسیرهای عصبی مرتبط با حافظه، تمرکز و یادگیری را تقویت می‌کند و آن را به ابزاری ارزشمند برای حفظ سلامت مغز و جلوگیری از اختلال شناختی تبدیل می‌کند.

  • کاهش تأثیر استرس

استرس مزمن می‌تواند بر سلامت روان و جسم تأثیر منفی بگذارد. نوروفیدبک ( Neurofeedback ) مغز را آموزش می‌دهد تا در حالت متعادل باقی بماند و از بروز مشکلات طولانی مدت مانند فرسودگی شغلی، بی‌خوابی و اختلالات خلقی ناشی از استرس جلوگیری کند.

  • کمک به تنظیم خواب

خواب نامناسب یک عامل خطر اصلی برای اختلالات سلامت روان است. نوروفیدبک ( Neurofeedback ) به تنظیم فعالیت امواج مغزی مرتبط با الگوهای خواب سالم کمک می‌کند و تضمین می‌کند که افراد استراحت ترمیمی لازم برای حفظ سلامت روان را دریافت می‌کنند.

  • بهینه‌سازی اوج عملکرد

چه ورزشکار، دانشجو یا حرفه‌ای باشید، نوروفیدبک ( Neurofeedback ) می‌تواند به افزایش تمرکز، افزایش بهره‌وری و بهبود تصمیم‌گیری کمک کند. با افزایش فعال عملکرد شناختی، افراد می‌توانند اوج عملکرد ذهنی خود را در طول زندگی حفظ کنند.

چه کسانی می‌توانند از نوروفیدبک ( Neurofeedback ) پیشگیرانه بهره‌مند شوند؟

نوروفیدبک ( Neurofeedback ) برای هر کسی که به دنبال بهینه‌سازی سلامت مغز خود است، مفید است، از جمله:

  • جوانانی که به دنبال مدیریت استرس، بهبود تمرکز و جلوگیری از اختلالات اضطرابی هستند.
  • متخصصان و دانشجویانی که قصد افزایش عملکرد شناختی و تاب‌آوری عاطفی را دارند.
  • ورزشکاران و اجراکنندگانی که به دنبال بهبود وضوح ذهنی و زمان واکنش هستند.
  • بزرگسالان مسن‌تر که علاقه‌مند به جلوگیری از زوال شناختی و از دست دادن حافظه هستند.
  • افرادی که سابقه خانوادگی بیماری‌های روانی دارند و می‌خواهند گام‌های پیشگیرانه‌ای در جهت پیشگیری بردارند.

چرا نوروفیدبک ( Neurofeedback ) را برای پیشگیری انتخاب کنیم؟

برخلاف دارو یا درمان‌های واکنشی، نوروفیدبک ( Neurofeedback ) یک رویکرد طبیعی و بدون دارو با مزایای طولانی مدت است. افراد با آموزش مغز برای عملکرد در بهترین حالت خود، می‌توانند تاب‌آوری ذهنی ایجاد کنند، خطر ابتلا به چالش‌های سلامت روان در آینده را کاهش دهند و از کیفیت زندگی بالاتری لذت ببرند.

تجربه روان‌شناختی ساکنان تهران در خلال جنگ تحمیلی ۱۲ روزه: تجربه‌ زیسته‌ی ماندن در شهر یا ترک آن

پیمان دوستی، نرگس حسینی نیا

هدف این پژوهش توصیف تجربه‌های زیسته‌ی روان‌شناختی ساکنان تهران در خلال جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و آتش بس در دو گروه افرادی که در تهران ماندند و یا آن را ترک کردند، بود. این پژوهش یک مطالعه کیفی از نوع پدیدارشناسی-توصیفی بود. جامعه آماری کلیه ساکنان تهران بود که ۳۲ نفر به روش داوطلبانه انتخاب و در دو گروه ۱۶ نفره جای گرفتند. به منظور نمونه‌گیری، فراخوانی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. پس از ۲۹ مصاحبه، داده‌ها اشباع شدند و ۳ مصاحبه نهایی برای اطمینان از اشباع و همتا کردن دو گروه از نظر تعداد بود. داده‌های این پژوهش در بازه زمانی ۵ تیر الی ۸ تیر ۱۴۰۴ (هفته اول آتش بس) جمع آوری گردید. ابزار گردآوری داده‌ها، مصاحبه‌های نیمه‌ساختار‌یافته به شکل آنلاین بود. داده‌ها با استفاده از روش تحلیل مضمون به شیوه پدیدارشناسی کلایزی (۱۹۷۸) تحلیل شد. یافته‌ها نشان داد هر دو گروه اضطراب و ترس را تجربه کردند، اما اضطراب ماندگان بیشتر به خود شخص متمرکز بود و در ترک‌کنندگان بیشتر به عزیزان‌شان معطوف بود. همچنین، هر دو گروه پس از مواجهه با جنگ، به کاهش سخت‌گیری نسبت به مسائل روزمره اشاره کردند. تجربه‌ی نوعی سوگ روانی، بی‌اعتمادی به آتش‌بس و تقویت روابط خانوادگی و اجتماعی از دیگر مضامین مشترک بود. با این حال، ماندگان بیشتر با نوعی سوگ جمعی مواجه بودند، ترک‌کنندگان سوگ ناشی از فقدان خانه، تعلق مکانی و زندگی‌قبلی داشتند. همچنین ماندگان، تعلق خاطر به خانه را عاملی برای آرامش می‌دانستند، اما ترک‌کنندگان با بحران حس تعلق مکانی مواجه بودند. این یافته‌ها نشان می‌دهند که صرف‌نظر از تصمیم به ماندن یا ترک شهر، جنگ تأثیرات روان‌شناختی عمیق و ماندگاری بر ساکنان می‌گذارد. با این حال، کیفیت و جهت‌گیری این تجربه‌ها در افراد متفاوت بوده و بر ضرورت طراحی مداخلات روانی‌اجتماعی متناسب با نوع تجربه زیسته‌ی هر گروه تأکید دارد.

منبع: دوستی، پیمان.، حسینی نیا، نرگس. (۱۴۰۴) .مطالعه پدیدارشناختی از تجربه روان‌شناختی ساکنان تهران در خلال جنگ تحمیلی ۱۲ روزه: تجربه‌ زیسته‌ی ماندن در شهر یا ترک آن .نشریه روانشناسی اجتماعی ,۷۶ (۱۳)

https://sanad.iau.ir/Journal/psychology/Article/1210797

چگونه آموزش امواج مغزی در نوروفیدبک، عملکرد شناختی را افزایش می‌دهد؟

عملکرد شناختی به طیف وسیعی از فرآیندهای ذهنی اشاره دارد که شامل توجه، حافظه، حل مسئله، تصمیم‌گیری و یادگیری می‌شود. با افزایش سن یا تجربه استرس، توانایی‌های شناختی ما گاهی اوقات کاهش می‌یابد. با این حال، تحقیقات نشان داده است که آموزش امواج مغزی می‌تواند با ارتقاء فعالیت سالم‌تر مغز، عملکرد شناختی را به طور قابل توجهی افزایش دهد.

یکی از موثرترین تکنیک‌ها برای دستیابی به این هدف، آموزش نوروفیدبک (Neurofeedback ) است، نوعی آموزش امواج مغزی که به مغز می‌آموزد فعالیت خود را تنظیم کند.

تدوین و گردآوری: دنیا نهضت- روانشناس

درک امواج مغزی و نقش آنها در عملکرد شناختی

هنگامی که الگوهای امواج مغزی متعادل هستند، عملکرد شناختی بهینه می‌شود. با این حال، اگر این الگوها نامتعادل شوند – مانند فعالیت بیش از حد بتا یا امواج آلفای ناکافی – عملکرد شناختی ممکن است کاهش یابد. هدف آموزش امواج مغزی بازگرداندن این الگوهای امواج مغزی به حالت سالم و متعادل است که منجر به بهبود توانایی‌های شناختی می‌شود.

نحوه عملکرد آموزش امواج مغزی در نوروفیدبک (Neurofeedback )

در طول یک جلسه نوروفیدبک (Neurofeedback )، الکترودهایی روی پوست سر قرار می‌گیرند تا فعالیت الکتریکی مغز را اندازه‌گیری کنند. سپس اطلاعات از طریق نشانه‌های بصری یا شنیداری به فرد بازخورد داده می‌شود. هنگامی که مغز امواج مغزی مطلوب (مانند امواج آلفا یا بتا) تولید می‌کند، تقویت مثبت داده می‌شود. هنگامی که الگوهای نامطلوب رخ می‌دهند، سیگنال‌های بازخورد، مغز را به تنظیم تشویق می‌کنند و بدین ترتیب از طریق جلسات مکرر، مغز یاد می‌گیرد که الگوهای بهینه امواج مغزی را تولید کند که می‌تواند جنبه‌های مختلف عملکرد شناختی را به طور قابل توجهی افزایش دهد.

تقویت توانایی‌های شناختی خاص با نوروفیدبک از جمله :

  • بهبود توجه و تمرکز

یکی از مزایای اصلی آموزش امواج مغزی، توانایی آن در افزایش تمرکز و توجه است. آموزش نوروفیدبک (Neurofeedback ) با افزایش امواج بتا (که با تمرکز مرتبط هستند)، به افراد کمک می‌کند تا در طول انجام وظایف، توجه پایدار خود را حفظ کنند. چه برای کار، مطالعه یا فعالیت‌های روزانه، افراد می‌توانند مغز خود را برای بهبود وضوح ذهنی و کاهش حواس‌پرتی آموزش دهند.

  • تقویت حافظه و یادگیری

آموزش نوروفیدبک (Neurofeedback ) همچنین می‌تواند به بهبود حافظه کوتاه مدت و بلند مدت کمک کند. نوروفیدبک (Neurofeedback ) با ارتقای الگوهای متعادل امواج مغزی، به ویژه از طریق افزایش امواج آلفا (که به آرامش و پردازش کمک می‌کنند)، به مغز اجازه می‌دهد تا در حفظ حافظه مؤثرتر عمل کند. با آموزش منظم، افراد ممکن است متوجه بهبود توانایی در به خاطر سپردن اطلاعات، یادگیری مهارت‌های جدید و به یاد آوردن جزئیات در صورت نیاز شوند.

  • حل مسئله و تصمیم‌گیری بهبود یافته

امواج مغزی با فرکانس بالاتر، به ویژه امواج گاما، با پردازش شناختی و حل مسئله مرتبط هستند. آموزش امواج مغزی که فعالیت موج گاما را هدف قرار می‌دهد، می‌تواند به افزایش تفکر خلاق، استدلال تحلیلی و مهارت‌های تصمیم‌گیری کمک کند. افرادی که در آموزش امواج مغزی شرکت می‌کنند، ممکن است خود را در مواجهه با مشکلات با وضوح بیشتر و یافتن راه‌حل‌های مؤثرتر بیابند.

  • کاهش خستگی ذهنی و استرس

خستگی ذهنی و استرس مزمن می‌توانند با ایجاد اختلال در فعالیت امواج مغزی، مانع عملکرد شناختی شوند. آموزش امواج مغزی می‌تواند با ارتقای آرامش از طریق امواج آلفا و تتا به کاهش اثرات استرس کمک کند. این اثر آرامش‌بخش به مغز اجازه می‌دهد تا از خستگی ذهنی بهبود یابد و در نتیجه عملکرد شناختی را به مرور زمان بهبود بخشد.

  • تأثیر بلندمدت آموزش امواج مغزی بر سلامت شناختی

یکی از قابل توجه‌ترین جنبه‌های آموزش امواج مغزی این است که مزایای آن فراتر از عملکرد کوتاه‌مدت است. با آموزش مداوم، مغز می‌تواند به پیشرفت‌های شناختی بلندمدت دست یابد. همانطور که مغز یاد می‌گیرد فعالیت خود را تنظیم کند، افراد اغلب افزایش تاب‌آوری ذهنی، تعادل عاطفی بیشتر و سلامت کلی مغز را تجربه می‌کنند. در درازمدت، این می‌تواند از زوال شناختی مرتبط با سن و مشکلات سلامت روان مانند اضطراب و افسردگی محافظت کند.

آیا نوروفیدبک (Neurofeedback) می‌تواند به اختلالات خواب کمک کند؟

خواب برای سلامت جسمی، رفاه عاطفی و عملکرد شناختی ضروری است. با این حال، میلیون‌ها نفر با اختلالات خواب مانند بی‌خوابی، سندرم پای بی‌قرار، آپنه خواب یا مشکل در حفظ خواب عمیق دست و پنجه نرم می‌کنند.

هنگامی که درمان‌های سنتی مانند دارو یا رفتاردرمانی برای فردی به قدرکافی کارارمد نباشند یا عوارض جانبی ناخواسته‌ای ایجاد ‌کند، روش‌های آموزشی جایگزین مانند نوروفیدبک (Neurofeedback) به دلیل پتانسیل خود در بهبود کیفیت خواب به طور طبیعی و مؤثر، مورد توجه قرار می‌گیرد.

منبع: www.nhahealth.com

ترجمه: دنیا نهضت- روانشناس

نوروفیدبک (Neurofeedback) چیست؟

نوروفیدبک (Neurofeedback) نوعی بیوفیدبک است که مغز را برای بهینه‌سازی الگوهای فعالیت خود آموزش می‌دهد. نوروفیدبک (Neurofeedback) با استفاده از حسگرهای قرار داده شده روی پوست سر، فرکانس‌های امواج مغزی را در زمان واقعی اندازه‌گیری می‌کند و از طریق سیگنال‌های دیداری یا شنیداری بازخورد ارائه می‌دهد. این بازخورد به مغز کمک می‌کند تا یاد بگیرد که خود را به طور مؤثرتری تنظیم کند و الگوهای امواج مغزی سالم‌تر مرتبط با آرامش، تمرکز یا خواب آرام را تشویق کند.

از آنجا که نوروفیدبک (Neurofeedback) مستقیماً عملکرد مغز را هدف قرار می‌دهد، رویکردی امیدوارکننده برای پرداختن به اختلالات خواب که ریشه‌های عصبی یا تنظیمی دارند، ارائه می‌دهد.

چگونه نوروفیدبک (Neurofeedback) اختلالات خواب را هدف قرار می‌دهد؟

مشکلات خواب اغلب از فعالیت نامنظم مغز ناشی می‌شوند. برای مثال، افراد مبتلا به بی‌خوابی ممکن است در کند کردن امواج مغزی خود در شب مشکل داشته باشند که منجر به هوشیاری ذهنی مداوم در زمانی می‌شود که باید در حال آرامش باشند. نوروفیدبک (Neurofeedback) با هدف آموزش مغز برای تغییر از حالت بیش‌برانگیختگی – حالت بیش از حد فعال و مضطرب – به حالت آرام‌تر و متعادل‌تری که منجر به خوابیدن و در خواب ماندن می‌شود، انجام می‌شود.

تحقیقات نشان می‌دهد که الگوهای خاص امواج مغزی با مراحل مختلف خواب مطابقت دارند. نوروفیدبک (Neurofeedback) می‌تواند به افزایش تولید امواج مغزی موج آهسته (دلتا) مرتبط با خواب عمیق کمک کند، در حالی که امواج مغزی فرکانس بالای بیش از حد مرتبط با اضطراب و بی‌قراری را کاهش می‌دهد.

مزایای نوروفیدبک (Neurofeedback) برای خواب

  • غیرتهاجمی و بدون دارو: نوروفیدبک (Neurofeedback) یک رویکرد طبیعی و غیر دارویی با حداقل عوارض جانبی است که آن را برای کسانی که به دنبال جایگزین‌هایی برای داروهای خواب هستند، جذاب می‌کند.
  • بهبودهای طولانی مدت: نوروفیدبک (Neurofeedback) با آموزش مغز برای خودتنظیمی، بهبودهای پایداری را در کیفیت خواب ایجاد می‌کند که می‌تواند فراتر از جلسات درمان ادامه یابد.
  • کاهش اضطراب و استرس: از آنجایی که اضطراب و استرس اغلب در خواب اختلال ایجاد می‌کنند، اثرات آرامش‌بخش نوروفیدبک (Neurofeedback) بر فعالیت مغز می‌تواند با کاهش این موانع، به طور غیرمستقیم خواب را بهبود بخشد.
  • ساختار خواب را بهبود می‌بخشد: برخی مطالعات نشان می‌دهند که نوروفیدبک (Neurofeedback) می‌تواند ساختار کلی چرخه‌های خواب را بهبود بخشد و نه تنها کمیت، بلکه کیفیت استراحت را نیز بهبود بخشد.

یک جلسه نوروفیدبک (Neurofeedback) برای خواب چگونه است؟

در طول یک جلسه معمولی، حسگرهایی روی پوست سر قرار می‌گیرند تا امواج مغزی را رصد کنند. سپس مراجع با بازخورد دیداری یا شنیداری – مانند تماشای یک ویدیو یا انجام یک بازی ساده – که در پاسخ به فعالیت مغز او تغییر می‌کند، مشغول می‌شود. این فرآیند تعاملی، مغز را آموزش می‌دهد تا الگوهای سالم‌تری مرتبط با آرامش و آمادگی خواب ایجاد کند.

جلسات معمولاً ۳۰ تا ۶۰ دقیقه طول می‌کشند و به طور منظم برای چندین هفته یا ماه برنامه‌ریزی می‌شوند تا به نتایج پایدار برسند.

آیا نوروفیدبک (Neurofeedback) برای همه مناسب است؟

در حالی که نوروفیدبک (Neurofeedback) برای بسیاری از مشکلات مرتبط با خواب نویدبخش است، اما یک راه حل یکسان برای همه نیست. ممکن است در کنار سایر درمان‌ها مانند درمان شناختی رفتاری برای بی‌خوابی (CBT)، تغییرات سبک زندگی یا مداخلات پزشکی استفاده شود، بیشترین تأثیر را داشته باشد.

اگر با مشکلات خواب دست و پنجه نرم می‌کنید و به نوروفیدبک (Neurofeedback) علاقه‌مند هستید، مشورت با یک متخصص واجد شرایط که بتواند نیازهای خاص شما را ارزیابی کرده و یک برنامه آموزشی شخصی‌سازی‌شده ایجاد کند، می تواند کمک کننده باشد.

آیا نوروفیدبک می‌تواند خواب را بهبود بخشد؟

در دنیای پرشتاب امروز، بسیاری از مردم با اختلالات خواب، از بی‌خوابی گرفته تا خواب ناآرام، دست و پنجه نرم می‌کنند و اغلب به دنبال راه‌هایی برای بهبود کیفیت و مدت زمان استراحت خود هستند. در حالی که داروها گاهی اوقات می‌توانند کمک کنند و تسکین کوتاه‌مدت ارائه دهند ، اغلب عوارض جانبی مانند خواب‌آلودگی، وابستگی و اختلال شناختی دارند و به علل ریشه‌ای اختلالات خواب نمی‌پردازند.

منبع: www.nhahealth.com

ترجمه: دنیا نهضت- روانشناس

یکی از رویکردهای امیدوارکننده و بدون دارو که مورد توجه قرار گرفته است، نوروفیدبک (Neurofeedback) است. برخلاف داروهای خواب، نوروفیدبک (Neurofeedback) یک رویکرد غیرتهاجمی و هیچ عارضه جانبی مضر شناخته شده‌ای ندارد و بهبودهایی که به همراه دارد اغلب طولانی مدت هستند. هنگامی که مغز برای تولید الگوهای بهینه امواج مغزی آموزش داده شد، افراد معمولا حتی پس از پایان درمان، همچنان بهبود کیفیت خواب خود را تجربه می کنند.

نوروفیدبک (Neurofeedback) چیست؟

نوروفیدبک (Neurofeedback)، تکنیکی است که شامل اندازه‌گیری و آموزش فعالیت الکتریکی مغز در زمان واقعی است. نوروفیدبک (Neurofeedback) ، امواج مغزی را که تکانه‌های الکتریکی تولید شده توسط نورون‌ها هنگام برقراری ارتباط هستند، رصد می‌کند. این امواج مغزی در فرکانس‌های مختلفی مانند امواج آلفا، بتا، تتا و دلتا طبقه‌بندی می‌شوند که هر کدام با حالت‌های ذهنی مختلفی مرتبط هستند. نوروفیدبک (Neurofeedback) با ارائه بازخورد در لحظه، معمولاً به شکل نشانه‌های دیداری یا شنیداری، به افراد کمک می‌کند تا فعالیت امواج مغزی خود را تنظیم کنند. هدف این است که مغز را تشویق کنیم تا الگوهای بهینه‌ای از فعالیت را تولید کند که با آرامش، ریلکسیشن و تمرکز مرتبط هستند. با آموزش مغز به این روش، نوروفیدبک (Neurofeedback) می‌تواند به افراد کمک کند تا به حس تعادل بیشتری دست یابند، که به ویژه برای کسانی که با مشکلات خواب دست و پنجه نرم می‌کنند، مفید است.

چگونه نوروفیدبک (Neurofeedback) می‌تواند خواب را بهبود بخشد؟

اختلالات خواب اغلب نتیجه عدم تعادل در فعالیت امواج مغزی است. به عنوان مثال، افرادی که با بی‌خوابی یا خواب بی‌کیفیت دست و پنجه نرم می‌کنند، ممکن است امواج بتای اضافی داشته باشند که با هوشیاری و ذهن بیش فعال مرتبط است. برعکس، کمبود امواج تتا و دلتا – امواج مغزی مرتبط با آرامش و خواب عمیق – می‌تواند مانع از ورود مغز به چرخه‌های خواب آرام شود. نوروفیدبک (Neurofeedback) با آموزش مغز برای تغییر به حالت‌های مطلوب‌تر برای خواب، به رفع این عدم تعادل‌ها می‌پردازد. در اینجا نحوه کمک نوروفیدبک (Neurofeedback) به بهبود خواب آورده شده است:

  • ارتقاء آرامش و کاهش اضطراب با نوروفیدبک

یکی از مهمترین مزایای نوروفیدبک (Neurofeedback)، توانایی آن در ارتقاء آرامش است. نوروفیدبک (Neurofeedback) با تشویق مغز به تولید امواج آلفای بیشتر، که با آرامش و ریلکسیشن مرتبط هستند، می‌تواند به افراد کمک کند تا قبل از خواب آرامش پیدا کنند. بسیاری از افرادی که با بی خواب دست و پنجه نرم می‌کنند، سطح بالایی از اضطراب را نیز تجربه می‌کنند که می‌تواند خوابیدن را دشوار کند. نوروفیدبک (Neurofeedback) می‌تواند با آموزش مغز برای ورود به حالت آرامش بیشتر، به کاهش اضطراب کمک کند و خوابیدن را آسان‌تر کند.

  • افزایش کیفیت خواب با نوروفیدبک

نوروفیدبک (Neurofeedback) همچنین می‌تواند به بهبود کیفیت کلی خواب کمک کند. افرادی که خواب تکه تکه را تجربه می‌کنند یا در طول شب مرتباً از خواب بیدار می‌شوند، اغلب در حفظ مراحل عمیق خواب مشکل دارند. با افزایش امواج دلتا، که با خواب عمیق مرتبط است، نوروفیدبک (Neurofeedback) می‌تواند به افراد کمک کند تا برای مدت طولانی‌تری در مراحل عمیق‌تر خواب بمانند و به آنها اجازه می‌دهد با احساس شادابی و انرژی بیشتری از خواب بیدار شوند.

  • تنظیم الگوهای خواب با نوروفیدبک

نوروفیدبک (Neurofeedback) می‌تواند به تنظیم الگوهای خواب، به ویژه برای افراد مبتلا به بی‌خوابی یا افرادی که چرخه‌های خواب نامنظمی دارند، کمک کند. نوروفیدبک (Neurofeedback) با آموزش مغز برای دستیابی به الگوهای خاص امواج مغزی، می‌تواند به ایجاد مجدد یک چرخه خواب-بیداری ثابت کمک کند. این امر به ویژه برای افرادی که در به خواب رفتن یا بیدار شدن در زمان‌های مناسب مشکل دارند، مفید است. با آموزش مداوم نوروفیدبک (Neurofeedback)، افراد می‌توانند مغز خود را آموزش دهند تا راحت‌تر به خواب بروند و الگوهای خواب سالم‌تر و منظم‌تری را ایجاد کنند.

  • کاهش استرس شبانه با نوروفیدبک

برای بسیاری از افراد، استرس و نگرانی اغلب در شب به اوج خود می‌رسد و مانع از آرامش و به خواب رفتن آنها می‌شود. نوروفیدبک (Neurofeedback) می‌تواند با تشویق مغز به حرکت از حالت جنگ یا گریز (مرتبط با فعالیت موج بتای بالا) به حالت آرامش متعادل‌تر، به کاهش استرس شبانه کمک کند. نوروفیدبک (Neurofeedback) با یادگیری کاهش استرس و فعال کردن سیستم‌های آرامش طبیعی مغز، می‌تواند به افراد کمک کند تا نه تنها راحت‌تر به خواب بروند، بلکه در طول شب نیز خواب بمانند.

نوروفیدبک چیست و چگونه عمل می‌کند؟

نوروفیدبک روشی درمانی و غیرتهاجمی است که طی فرایند درمان مغز یادمی گیرد که خودتنظیمی بهتری داشته باشد بدین ترتیب که الگوهای امواج مغزی را از طریق شرطی‌سازی فعال تغییر دهد. درواقع این روش درمانی بستری را فراهم می کند تا مغز افراد با دریافت بازخوردهای دیداری و شنیداری الگوهای ناسالم را شناسایی و اصلاح کند و در مسیر الگوهای سالم تری به فعالیتش ادامه دهد. در واقع می توان گفت این کار کمی شبیه ورزش و یا فیزیوتراپی با مغز است که انعطاف‌پذیری و کنترل شناختی را افزایش می‌دهد. ‍

تدوین و گردآوری: دنیا نهضت- روانشناس

امواج مغزی، پالس های الکتریکی اند که هنگام برقراری ارتباط بین دو سلول عصبی مغز ، ایجاد می شوند. امواج مغزی درباره فعالیت های ذهنی و شناختی، احساسات و عادات آموخته شده ما، و همچنین در مورد سطح استرس، خلق و خوی پایه و عملکرد کلی مغز اطلاعات زیادی را در بردارند.

در تکنیک نوروفیدبک ابتدا با استفاده از حسگرهایی که بر روی سر قرار می گیرند امواج الکتریکی مغز ثبت می شود و در طی جلسات درمان بازخوردهایی که از سمت دستگاه به فرد داده می شود بر تنظیم امواج مغزی اثر گذاشته و به مرور الگو جدیدی را در مغز فرد ایجاد می کند که نتیجه آن تنظیم و بهینه سازی عملکرد مغز خواهد بود.

مزایای درمان نوروفیدبک چیست ؟

  • درمانی غیر تهاجمی و بر اساس خودتنظیمی مغز می باشد.
  • درمانی شخصی و منحصر به فرد بوده و متناسب با شرایط و نیازهای شخص تنظیم می گردد.
  • به بهبود عملکرد مغز در زمینه توجه ، تمرکز، حافظه ، خلاقیت و … منجر می شود.
  • نتایج حاصل از آن طولانی مدت و نسبتا پایدار می باشد

نوروفیدبک برای چه افرادی مناسب است و چه افرادی نباید از نوروفیدبک استفاده کنند ؟

نوروفیدبک می تواند برای بسیاری از افراد یک روش موثر درمانی باشد که البته به نوع اختلال، شرایط فردی و میزان تعهد مراجع به درمان بستگی دارد اما به طور کلی پژوهش های قابل توجهی در مورد اثربخشی نوروفیدبک در درمان :

  • اختلال نقص توجه-بیش‌فعالی (ADHD)، اختلالات اضطرابی و پنیک، اعتیاد به الکل، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، اختلال خواب،  وزوز گوش، سردرد های تنشی، میگرن، درد مزمن، اختلالات یادگیری، مشکلات حافظه و توجه و …

 انجام شده است. همچنین نوروفیدبک به طور قابل توجهی برای ارتقا عملکرد ورزشکاران، بهبود عملکرد شناختی، کاهش استرس و حتی مدیریت علائم مرتبط با پیری مغز کمک کننده خواهد بود.

اما باید به خاطر داشته باشیم که این روش برای تمامی افراد موثر نیست و  حتما باید در ابتدا تشخیص گذاری به طور دقیق اتفاق بیفتد و در صورت صلاح دید روانشناس یا روانپزشک از این روش استفاده شود در غیر این صورت یا جلسات بی نتیجه خواهد بود و یا گاهی هم می تواند نتیجه عکس به دنبال داشته باشد.

برای مثال استفاده از نوروفیدبک معمولا در موارد زیر پیشنهاد نمی شود :

  • افراد دارای اختلالات سایکوز ( روان بریشی) به ویژه افراد دارای اختلال اسکیزوفرنی
  • افرادی که دچار آسیب های مغزی شدید ، صرع کنترل نشده و یا فلج مغزی هستند

اما در نهایت تصمیم گیری مبنی بر مناسب بودن یا نبودن نوروفیدبک برای افراد بسته به تشخیص روانشناس و یا روانپزشک وی می باشد.

همچنین این روش برای افرادی که انتظار نتایج درمانی سریع دارند پیشنهاد نمی شود چراکه روند درمان در این فرایند نیازمند صبوری حضور پیوسته و متعهدانه در جلسات مستمر می باشد.

نوروفیدبک برای چه بازه سنی مناسب می باشد؟

استفاده از این تکنیک درمانی برای نوجوانان و بزرگسالان و افراد سالمند سودمند خواهد بود. برای کودکان نیز توصیه می شود از سنین ۶ سال به بالا مورد استفاده قرار گیرد، چرا که از  این سال به بعد مغز آمادگی لازم جهت یادگیری الگوهای جدید را دارد.

مراحل درمان نوروفیدبک چیست ؟

جلسات نوروفیدبک معمولا شامل مراحل زیر می باشد :                                                                                            

  • ارزیابی اولیه:  در جلسه نخست ارزیابی جامعی از فرد صورت گرفته و تاریخچه پزشکی فرد، علائم، مشکلات و اهداف درمانی به دقت بررسی و ثبت می شود.
  • اتصال الکترودهای دستگاه به سر فرد: در این مرحله درمانگر الکترودهایی که از یک سر به دستگاه EEG  متصل هستند را جهت ثبت امواج مغزی، بعد از تمیز کردن پوست سر مراجع به سر وی متصل می کند.
  • نمایش بازخورد: امواج مغزی از طریق الکترودها در کامپیوتر ثبت شده و به صورت فیدبک های صوتی و تصویری برا ی خود فرد قابل ملاحظه می شود.
  • تنظیم عملکرد مغز از طریق ایجاد و یا اصلاح الگوهای مغزی: مغز فرد قادر است بعد از مشاهده فیدبک ها الگوی مغزی را تغییر دهد. تمام این فرآیند زیر نظر متخصص انجام می‌ گیرد و نیازمند تمرین و تکرار می باشد.
  • ارزیابی نهایی: درمانگر در پایان هر جلسه، نتیجه جلسه را ارزیابی می کند و ادامه مسیر درمان را بر اساس روند فرد تنظیم می‌کند. جلسات درمان معمولا به صورت هفتگی انجام می‌شوند و بسته به شرایط فرد ممکن است چند ماه طول بکشد.

آیا در صورت استفاده از نوروفیدبک می توان مصرف دارو را متوقف کرد ؟

متخصص بنا به شرایطی که فرد در آن قرار دارد تصمیم می گیرد که نوروتراپی به تنهایی کمک کننده خواهد بود و یا همچنان نیاز به مصرف دارو می باشد . البته در صورت صلاح دید متخصص مصرف دارو به طور مکمل کنار نوروتراپی روند درمان را بسیار سریع تر خواهد کرد.

کلام آخر

به خاطر داشته باشید که برنامه درمانی هر فرد باید به طور اختصاصی متناسب با سن و شرایط فردی مراجع تنظیم شود. لذا ارزیابی دقیق و تشخیص گذاری صحیح و تنظیم یک برنامه درمانی راهبردی شاید اساسی ترین قدم قبل از شروع فرایند درمان باشد.

مزایای درمان نوروفیدبک برای حملات پنیک

نوروفیدبک یک درمان ترجیحی برای حملات پنیک  ارائه می‌دهد، به خصوص در مواردی که سایر گزینه‌های درمانی شکست خورده‌اند. نوروفیدبک همچنین غیرتهاجمی و غیردارویی است، بنابراین لازم نیست نگران عوارض جانبی ناخوشایند و غیرمنتظره باشید.

منبع: Drake institute of neurophysical medicine

ترجمه: دنیا نهضت

از دیگر مزایای درمان نوروفیدبک برای حملات پنیک  می‌توان به بهبود اعتماد به نفس و احساس امنیت، کاهش استرس، افسردگی و اضطراب و افزایش تمرکز و توجه اشاره کرد.

درمان نوروفیدبک کمک می کند تا دیگر فرد در ترس حمله پنیک  دیگری که او را در هر لحظه ناتوان کند، زندگی نمی‌کند. شاید بهترین مزیت نوروفیدبک برای حملات پنیک  این واقعیت باشد که می‌تواند پایدار و طولانی مدت باشد.

مقایسه نوروفیدبک با درمان‌های مبتنی بر دارو برای پنیک

درمان سنتی برای حملات پنیک  عموماً شامل ترکیبی از دارو و درمان است. برخی داروها می‌توانند در صورت بروز حمله پنیک  یا قریب‌الوقوع بودن آن، به آرام کردن فرد کمک کنند. سایر داروها را نیز می‌توان در درازمدت برای درمان اضطراب مزمن و حملات پنیک  مکرر استفاده کرد.

متأسفانه، هنگامی که بیمار دارو را قطع می‌کند، اضطراب و حملات پنیک  او ممکن است بدون اینکه بیمار خودتنظیمی را برای بازگرداندن تعادل و آرامش آموخته باشد، بازگردد. مگر اینکه بیمار اقداماتی را برای تغییر واکنش خود به عوامل استرس‌زا انجام دهد، در این صورت ممکن است آسیب‌پذیری او در برابر حملات پنیک  ادامه یابد.

آیا درمان نوروفیدبک برای اختلالات پنیک ایمن است؟

به عنوان یک درمان غیرتهاجمی و غیردارویی، درمان نوروفیدبک برای اختلالات پنیک  کاملاً ایمن است. تا زمانی که یک متخصص روانپزشکی برنامه درمانی را در یک محیط بالینی مناسب تجویز و نظارت کند، درمان نوروفیدبک می‌تواند نتایج بلندمدتی را برای بهبود کیفیت زندگی ارائه دهد. یک مطالعه از سال ۲۰۲۱ گزارش می‌دهد که روش نوروفیدبک برای درمان اختلال اضطراب فراگیر، که حملات پنیک  گاهی اوقات از علائم مرتبط با آن هستند، ایمن و مؤثر است.

آشنایی با حمله پنیک و یک درمان پیشنهادی؛ نوروفیدبک

حملات پنیک  می‌توانند به دلیل یک اختلال اضطرابی درمان نشده یا تشخیص داده نشده یا در طول یک رویداد استرس‌زا ایجاد شوند. حملات پنیک  حاد هستند، به این معنی که به طور ناگهانی و اغلب بدون هشدار ایجاد می‌شوند. اختلال پنیک  یک بیماری مزمن از حملات پنیک  منظم است.

منبع: Drake institute of neurophysical medicine

ترجمه: دنیا نهضت

علاوه بر این، حمله پنیک  می‌تواند زمانی رخ دهد که فرد “تهدیدی” را درک کند که در واقع در محیط وجود ندارد. فقط یک “فکر” می‌تواند این مسپله را تحریک کند. یک تهدید درک شده همچنان باعث می‌شود که پاسخ جنگ یا گریز فرد به طور ناگهانی فعال شود، که می‌تواند استرس و اضطراب زیادی ایجاد کند.

حملات پنیک  اغلب منجر به از دست دادن حس امنیت شخصی فرد می‌شوند. در صورت عدم درمان، حملات پنیک  می‌توانند فرد را ناتوان کرده و باعث شوند که او دچار اضطراب شدید و مزمن و سایر علائم مرتبط با استرس شود.

علائم حمله پنیک  چیست ؟

هنگامی که پاسخ جنگ یا گریز تحریک می‌شود، مواد شیمیایی از طریق بدن و مغز ارسال می‌شوند تا فرد را برای جنگیدن یا فرار کردن آماده کنند. در واقع در نبود یک تهدید واقعی، همچنان مجموعه‌ای از علائم روان‌فیزیولوژیکی و یک حس کلی از خطر پیشگویی شده، ترس بیش از حد یا حتی عذاب وجود دارد.

سایر علائم عبارتند از:

تنگی نفس، تپش قلب یا تپش قلب، درد یا ناراحتی قفسه سینه، لرزش یا رعشه، احساس خفگی، احساس خفگی یا وجود توده در گلو، احساس جدا شدن از واقعیت یا خود، عرق کردن، تهوع یا ناراحتی شکمی، احساس سرگیجه، سبکی سر یا غش، بی‌حسی یا سوزن سوزن شدن، لرز یا احساس گرما، ترس از دست دادن کنترل، “احساس دیوانه شدن”، ترس غیرمنطقی از مرگ

چه چیزی باعث حملات پنیک  می‌شود؟

دلایل بالقوه متعددی برای حملات پنیک  وجود دارد، اما جداسازی یک علت خاص همیشه ممکن نیست. حملات پنیک  زمانی اتفاق می‌افتند که مغز یک رویداد، فکر یا احساس فیزیکی را به عنوان یک خطر اشتباه تفسیر می‌کند و واکنش جنگ یا گریز را تحریک می‌کند. عوامل رایج مؤثر در حملات پنیک  عبارتند از  مورد سوءاستفاده قرار گرفتن در دوران کودکی، عوامل استرس‌زای محیطی (مانند شغل سخت)، غم و اندوه، اضطراب و زمینه‌های ژنتیکی.

چند علت اصلی عبارتند از:

سابقه خانوادگی:

خانواده‌ای که سابقه استرس یا اختلالات اضطرابی دارد، احتمال بیشتری دارد که فرزندانی مستعد ابتلا به این شرایط داشته باشد.  در حالی که استرس لزوماً در مقادیر قابل کنترل نگران‌کننده نیست، استرس مداوم یا شدید می‌تواند باعث واکنش جنگ یا گریز و حملات پنیک  شود.

ناهنجاری‌های مغزی :

برخی از اختلالات تنظیمی در مغز می‌تواند فرد را مستعد ابتلا به مقادیر غیرطبیعی اضطراب و استرس کند و منجر به حملات پنیک  شود.

 خوددرمانی برای حملات پنیک  یا هر چیز دیگری، با الکل یا سایر مواد، گاهی اوقات می‌تواند حملات پنیک  بیشتری را ایجاد کند و احتمال ابتلا به اختلال مصرف مواد را افزایش دهد. به همین ترتیب، ترک این مواد نیز ممکن است حملات پنیک  را تحریک کند.

لازم به ذکر است که اگرچه موارد فوق عوامل شایعی هستند که می‌توانند باعث حملات پنیک  شوند، اما وجود این عوامل به این معنی نیست که حملات پنیک  صد درد رخ خواهند داد و برعکس.

درمان پنیک

درمان نوروفیدبک برای حملات پنیک ، به بیمار آگاهی بلادرنگ از فعالیت و عملکرد فعلی مغز خود می‌دهد. با راهنمایی و پشتیبانی درمانگر، بیمار یاد می‌گیرد که پاسخ‌های روان‌فیزیولوژیکی خود را به یک تهدید فرضی به طور عادی‌تر شناسایی و تنظیم کند. سپس، با ادامه درمان بیمار، او به یادگیری و بهبود خودتنظیمی ادامه می‌دهد که می‌تواند او را قادر به توقف یا جلوگیری از حملات پنیک  کند.

معرفی نوروفیدبک

نوروفیدبک یک نوع درمان منحصر به فرد است که شامل هیچ دارو یا محرکی نمی‌شود. در عوض، به عنوان ابزاری برای اندازه‌گیری عملکرد مغز شما عمل می‌کند و این اطلاعات را در زمان درستی در اختیار بیمار قرار می‌دهد تا بیمار بتواند تغییرات سالمی را برای کاهش علائم، بهبود عملکرد و رفاه عاطفی ایجاد کند.

ابزارهای نوروفیدبک فعالیت امواج مغزی را نشان می‌دهند و یک حلقه بازخورد نوروفیزیولوژیکی برای بیمار فراهم می‌کنند تا تغییرات دلخواه را در جهت عملکرد طبیعی‌تر مغز برای کاهش یا از بین بردن علائم ایجاد کند.

از آنجا که این درمان مبتنی بر خودتنظیمی است، بیمار می‌تواند تکنیک‌هایی را یاد بگیرد که می‌تواند در طول زندگی خود از آنها استفاده کند.

احساس تنهایی در اختلال شخصیت مرزی؛ چه عواملی آن را پیش‌بینی می‌کنند؟

اختلال شخصیت مرزی (BPD) یکی از چالش‌برانگیزترین اختلالات روان‌شناختی است که با ناپایداری هیجانی، روابط بین‌فردی آشفته، و رفتارهای تکانه‌ای شناخته می‌شود. یکی از ویژگی‌های کمتر بررسی‌شده اما بسیار مهم در این اختلال، احساس مزمن تنهایی است؛ احساسی که حتی در حضور دیگران نیز تجربه می‌شود. اما چه عواملی در شکل‌گیری این احساس نقش دارند؟

در پژوهشی که سال ۱۴۰۴ توسط دکتر پیمان دوستی (عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب) و دکتر نرگس حسینی‌نیا (مدرس دانشگاه آزاد واحد تهران غرب) انجام شده، تلاش شد تا عوامل روان‌شناختی مؤثر بر احساس تنهایی در افراد مبتلا به BPD شناسایی شوند. پژوهشگران این احساس را با چهار مؤلفه اصلی مورد بررسی قرار دادند:

  1. احساس خصومت
  2. حساسیت به طرد
  3. رفتارهای تکانه‌ای
  4. حالات خلقی (افسرده، آرام، شادکام)

روش پژوهش:

در این مطالعه توصیفی-همبستگی، از بین ۳۵۷ مراجعه‌کننده به یک مرکز روان‌شناسی که بر اساس یک فراخوان به پژوهش دعوت شده بودند، ۸۲ نفر بر اساس معیارهای DSM-5-TR تشخیص BPD گرفتند و از ابزارهایی استاندارد برای سنجش استفاده شد. همچنین تحلیل داده‌ها با روش رگرسیون چندگانه انجام شد.

یافته‌های کلیدی:

  • احساس خصومت، حساسیت به طرد، خلق افسرده و خلق آرام توانستند به‌طور معنادار احساس تنهایی را در این افراد پیش‌بینی کنند.
  • خلق شادکام به صورت معکوس پیش‌بینی‌کننده احساس تنهایی بود؛ یعنی هرچه شادکامی بیشتر، احساس تنهایی کمتر.
  • رفتارهای تکانه‌ای علی‌رغم ارتباط نظری با مشکلات بین‌فردی، نقش معناداری در پیش‌بینی احساس تنهایی نداشتند.

تفسیر روان‌شناختی:

به نظر می‌رسد افرادی با اختلال شخصیت مرزی، حتی در جمع نیز احساس طرد و دیده‌نشدن می‌کنند. نوسانات خلقی (به‌ویژه خلق افسرده و عدم آرامش هیجانی) و تمایلات خصمانه نسبت به دیگران، احساس «تنهایی درونی» را در آن‌ها تشدید می‌کند. در مقابل، وقتی فرد تجربه خلق شاد دارد، روابط را مثبت‌تر تفسیر کرده و کمتر احساس طرد یا انزوا می‌کند.

نتیجه‌گیری بالینی:

این پژوهش، شناخت دقیق‌تری از تجربه تنهایی در افراد دارای BPD ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد که احساس تنهایی این افراد لزوماً به کم‌بودن روابط اجتماعی مربوط نیست، بلکه به تجربه درونی آن‌ها از طرد و ناپایداری هیجانی گره خورده است. این یافته‌ها می‌توانند به طراحی مداخلات روان‌درمانی دقیق‌تر کمک کنند؛ به‌ویژه با تمرکز بر مدیریت خلق، افزایش تاب‌آوری هیجانی و کاهش حساسیت به طرد.

ارجاع به این مقاله:

دوستی، پیمان.، حسینی نیا، نرگس. (۱۴۰۴) .احساس تنهایی افراد دارای اختلال شخصیت مرزی: پیش بینی بر اساس احساس خصومت، حساسیت به طرد، رفتارهای تکانه‌ای و حالات خلقی. مهارت های روانشناسی تربیتی، ۲(۱۶)، ۱۵-۲۴.

چگونه در شرایط بحران (جنگ) پذیرای هیجان‌هایمان باشیم؟

در روزهایی که صداهای انفجار و اخبار ناگوار از هر طرف می‌رسد، بدن و روان ما در حالت آماده‌باش قرار می‌گیرد. ترس، اضطراب، غم، خشم، گیجی، بی‌قراری، بی‌خوابی یا حتی بی‌حسی—این‌ها واکنش‌هایی طبیعی به شرایطی کاملاً غیرطبیعی هستند.

در این شرایط ممکن است ذهن تان به شما بگوید:
نترس! باید قوی باشی»
نباید اینقدر مضطرب باشی»
الان وقت گریه نیست، کنترل داشته باش!»
در حالی که همین تلاش برای سرکوب، بدن و روان ما را بیشتر تحت فشار قرار می‌دهد.

سرکوب هیجان، درد را بیشتر می‌کند:
وقتی هیجان هایمان را نادیده می‌گیریم یا با خودمان به خاطر آنها می‌جنگیم، آن‌ها از بین نمی‌روند؛ بلکه با شدت بیشتری بازمی‌گردند.

پذیرش هیجان ها چگونه است؟

به این موضوع توجه داشته باشید که تجربه ترس و اضطراب در این شرایط کاملا طبیعی است.

بجای انکار یا فرار از هیجان هایتان، وجود آنها را تصدیق کنید. برای مثال، می توانید بیان کنید، در حال حاضر من در حال تجربه ترس یا اضطراب هستم.بودن این هیجان در این شرایط کاملا طبیعی است و سیستم محافظت در برابر تهدید من فعال شده است.

ما می توانیم نسبت به آنچه در حال تجربه ی آن هستیم آگاه باشیم و بدون مبارزه با آنها، سعی کنیم کارهایی که واقعا در حال حاضر برایمان مهم است را انجام دهیم.

به جای جنگیدن با هیجان هایتان، به آنها فضا بدهید. دوباره به یاد داشته باشید که جنگیدن با هیجان هایتان یا سرکوب آنها، به شدت آنها می افزاید.

پذیرش افکار و هیجان هایتان به معنای تسلیم نیست؛ یعنی قدرت دیدن و در آغوش گرفتن آنچه هست، تا بتوانیم هوشمندانه عمل کنیم.

در دل شرایط سخت، اگر خود را به رسمیت بشناسیم—با همه ترس‌ها و احساساتمان—قدم اول مراقبت روانی را برداشته‌ایم.

یادمان باشد:

ما مجاز به ترسیدن هستیم.

ما مجاز به گریه کردن هستیم.
و همین احساسات، بخشی از انسان‌بودن ما در دل بحران‌ هستند.