.

صفحه اصلی

چرا بعضی‌ها از نوروفیدبک نتیجه می‌گیرند و بعضی نه؟

نگاهی به مهم‌ترین عوامل موفقیت در درمان با نوروفیدبک

نوروفیدبک در سال‌های اخیر به یکی از جذاب‌ترین روش‌های درمانی در روان‌شناسی و علوم اعصاب تبدیل شده است. بسیاری از افراد از آن برای بهبود تمرکز، کاهش اضطراب، درمان ADHD، مدیریت وسواس استفاده می‌کنند. اما یک واقعیت مهم وجود دارد: همه افراد از نوروفیدبک نتیجه یکسان نمی‌گیرند.
نتایج برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهد که بین ۱۶ تا ۵۷ درصد افراد نمی‌توانند یاد بگیرند که فعالیت مغزی خود را به شکل مؤثر تنظیم کنند؛ گروهی که به آن‌ها غیر پاسخ‌دهنده یا non-learners گفته می‌شود. این موضوع باعث شده برخی شک کنند که آیا نوروفیدبک واقعاً درمان مؤثری هست یا نه.

گردآوری و ترجمه : دنیا نهضت – روانشناس

خلاصه مقاله : Predictors of neurofeedback training outcome

اما پاسخ ساده نیست. مرور پژوهش‌های انجام‌شده نشان می‌دهد که نوروفیدبک می‌تواند مؤثر باشد، اما میزان موفقیت آن بستگی زیادی به ویژگی‌های خود فرد دارد. در ادامه، مهم‌ترین عواملی را که طبق تحقیقات می‌توانند موفقیت در نوروفیدبک را پیش‌بینی کنند، به زبان ساده مرور می‌کنیم.

۱. وضعیت اولیه مغز: مهم‌ترین عامل موفقیت

یکی از قوی‌ترین یافته‌های علمی این است که الگوهای مغزی اولیه افراد تأثیر زیادی در یادگیری نوروفیدبک دارند. اگر فعالیت مغزی فرد در همان موجی که قرار است تقویت یا کاهش یابد، در سطح مناسبی باشد، احتمال موفقیت او در تمرین بیشتر است. برای مثال:

  • در ADHD معمولاً موج‌های تتا بالا و بتا پایین هستند.
  • افرادی که در شروع تمرین، وضعیت مغزی‌شان کمی «پایدارتر» است، بهتر می‌توانند خودتنظیمی را یاد بگیرند.

این یافته شاید عجیب باشد، چون معمولاً فکر می‌کنیم کسی که مشکل بیشتری دارد، بیشتر هم از درمان سود می‌برد؛ اما نوروفیدبک یک درمان فعال است و مغز نیاز دارد حداقل توانایی خودتنظیمی را از قبل داشته باشد.

۲. ساختار مغز هم نقش دارد

برخی پژوهش‌ها نشان داده‌اند که حجم یا سلامت برخی نواحی مغزی می‌تواند بر یادگیری نوروفیدبک تأثیر بگذارد. برای مثال، در برخی افراد حجم بیشتر نواحی مرتبط با تولید امواج مورد هدف (مثل قشر حسی-حرکتی برای موج SMR) با عملکرد بهتر مرتبط است. البته این یافته‌ها هنوز قطعی نیستند، ولی نشان می‌دهند که مغز هر فرد با مغز فرد دیگر متفاوت است و همین تفاوت‌ها می‌تواند تعیین کند چه کسی از این روش بیشتر سود می‌برد.

۳. سن، جنسیت و هوش؟ تقریباً بی‌اثر!

خبر خوب برای بیشتر افراد این است که سن، جنسیت ، میزان هوش و توانایی های شناختی کلی طبق پژوهش‌ها نقش قابل توجهی در موفقیت نوروفیدبک ندارند. بنابراین تقریباً هر فردی، از کودک تا بزرگسال، می‌تواند در این زمینه شانس موفقیت مشابهی داشته باشد.

۴. استراتژی‌های ذهنی: بیش از حد تلاش نکنید!

جالب است که برخی مطالعات نشان می‌دهد تلاش بیش از حد برای «کنترل مغز» می‌تواند نتیجه را بدتر کند!
در موج‌هایی مثل SMR یا آلفا، ریلکس بودن و استفاده از تصویرسازی یا تفکر مثبت نتایج بهتری داشته است. به نظر می‌رسد نوروفیدبک نه یک «کار سخت»، بلکه بیشتر یک «هماهنگی آرام» با مغز است.

۵. وضعیت بیماری: در برخی اختلالات اهمیت دارد

در بیماری‌هایی مثل صرع، وجود آسیب در نواحی خاص مغز (مثلاً لوب گیجگاهی چپ) ممکن است موفقیت نوروفیدبک را سخت‌تر کند. اما عوامل دیگری مثل نوع دارو یا سابقه بیماری، معمولاً تأثیر قابل توجهی ندارند.

۶. مهم‌ترین پیش‌بینی‌کننده درمان: توانایی یادگیری خودتنظیمی

شاید بدیهی به نظر برسد، اما پژوهش‌ها تأکید می‌کنند کسانی که بهتر یاد می‌گیرند امواج مغزی خود را تنظیم کنند، معمولاً در نهایت علائمشان هم بیشتر بهبود پیدا می‌کند. این موضوع در ADHD و صرع به‌خوبی نشان داده شده است.

نوروفیدبک برای چه کسانی مناسب‌تر است؟

بر اساس نتایج علمی:

  • افرادی که الگوهای مغزی اولیه متعادل‌تری دارند، بیشتر سود می‌برند.
  • سن، جنس و هوش تأثیر زیادی ندارند.
  • آرامش و رها کردن کنترل بیش از حد می‌تواند کمک‌کننده باشد.
  • مهم‌ترین عامل درمانی، توانایی واقعی مغز در یادگیری خودتنظیمی است.

به طور کلی، نوروفیدبک ابزار مؤثری است، اما نه برای همه به یک اندازه. آینده این درمان به سمت پروتکل‌های فردمحور پیش می‌رود؛ یعنی براساس ویژگی‌های مغزی هر فرد، نوع تمرین متفاوت انتخاب خواهد شد.

اگر قصد تجربه نوروفیدبک را دارید، می توانید از جلسه مشاوره اولیه رایگان مرکز ما استفاده نمایید تا بر اساس ویژگی‌های فردی شما مناسب‌ترین پیشنهاد و برنامه به شما ارائه شود.

نوروفیدبک و ADHD: از پژوهش تا درمان؛ آنچه والدین باید بدانند

اختلال نقص توجه/بیش‌فعالی یا ADHD یکی از شایع‌ترین اختلالات دوران کودکی است که می‌تواند تا بزرگسالی ادامه پیدا کند. بسیاری از والدین سال‌هاست با چالش‌هایی مثل بی‌قراری، پرحرفی، تمرکز پایین یا رفتارهای تکانشی فرزندانشان دست‌وپنجه نرم می‌کنند. درمان‌های رایج معمولاً شامل داروهای محرک مثل ریتالین و رفتاردرمانی هستند؛ اما هر دو روش محدودیت‌هایی دارند. به همین دلیل، در سال‌های اخیر توجه زیادی به یک روش تازه‌تر جلب شده است، نوروفیدبک.

گردآوری و ترجمه : دنیا نهضت – روانشناس

خلاصه مقاله : Evaluation of neurofeedback in ADHD

نوروفیدبک چیست؟

نوروفیدبک به زبان ساده یعنی «یاد دادن به مغز برای بهتر کار کردن». در این روش به کمک سنسورهای EEG فعالیت مغز اندازه‌گیری و به صورت بازخورد تصویری یا صوتی به کودک نمایش داده می‌شود. کودک یاد می‌گیرد الگوهای مفید مغزی را تقویت و الگوهای نامناسب را کاهش دهد. این یادگیری شبیه یک نوع ورزش مغزی است و با تکرار مداوم (مثلاً ۳۰ تا ۴۰ جلسه) می‌تواند الگوهای پایدار ایجاد کند.

چرا نوروفیدبک برای ADHD مورد توجه قرار گرفته است؟

مطالعات نشان داده‌اند بسیاری از کودکان ADHD امواج تتا (کُند) بیشتری و امواج بتا (مرتبط با تمرکز) کمتری دارند. نوروفیدبک تلاش می‌کند این الگوها را بهبود دهد. همین فرضیه باعث شد پژوهش‌های گسترده‌ای از دههٔ ۱۹۷۰ آغاز شود و پروتکل‌های مختلفی مثل تقویت SMR (حالت آرام اما هوشیار) ، کاهش نسبت تتا/بتا ، آموزش پتانسیل‌های آهسته قشری (SCP) در درمان ADHD امتحان شوند.

پژوهش‌ها چه می‌گویند؟

طبق مرورهای علمی معتبر، نوروفیدبک در سال‌های اخیر از یک روش تجربی به درمانی با پشتوانه‌ی پژوهشی قابل توجه تبدیل شده است. برخی نتایج مهم عبارت‌اند از:

۱. بهبود علائم اصلی ADHD

متاآنالیزها نشان می‌دهند نوروفیدبک می‌تواند:

  • توجه را به‌طور قابل ملاحظه‌ای بهبود دهد
  • تکانشگری را کاهش دهد
  • بر بیش‌فعالی تأثیر متوسط اما پایدار داشته باشد

نکته مهم این است که این نتایج نه‌تنها بعد از پایان جلسات باقی می‌مانند، بلکه در برخی پژوهش‌ها تا شش ماه یا دو سال بعد نیز ادامه یافته‌اند.

۲. مقایسه با دارو

در چندین مطالعه، نوروفیدبک اثرهایی مشابه دارو در بهبود توجه و تکانشگری داشته است. البته دارو معمولاً اثر سریع‌تری دارد، اما نوروفیدبک یک مزیت مهم دارد و آن این که آثار آن پایدارتر است و عوارض جانبی دارو را ندارد.

۳. تفاوت پروتکل‌ها

پروتکل‌های استاندارد مثل SMR، SCP و کاهش تتا/بتا بیشترین پشتوانه علمی را دارند. برخی پروتکل‌های جدید یا پیچیده، نتایج ضعیف‌تری نشان داده‌اند، به‌ویژه اگر اصول یادگیری مغزی در آن رعایت نشده باشد.

۴. یادگیری، کلید موفقیت است

پژوهش‌ها تأکید می‌کنند که کودک باید واقعاً یاد بگیرد امواج مغزی‌اش را تنظیم کند؛ یعنی صرفاً انجام جلسات کافی نیست. در کودکانی که پیشرفت واقعی در «خودتنظیمی مغز» دیده می‌شود، معمولاً بهبودهای رفتاری بسیار پررنگ‌تر هستند.

آیا نوروفیدبک برای همه کودکان ADHD مناسب است؟

ADHD یک اختلال کاملاً ناهمگن است؛ یعنی همه‌ی کودکان الگوی مغزی یکسانی ندارند. برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهد تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد کودکان الگوی تتا/بتای بالا دارند. بنابراین در آینده احتمالاً نوروفیدبک شخصی‌سازی‌شده اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد؛ یعنی درمان براساس نوع الگوی مغزی هر کودک انتخاب شود تا نتیجه مؤثرتر باشد.

نقش خواب

پژوهش‌های جدید نشان می‌دهند بسیاری از کودکان ADHD دچار مشکلات خواب هستند، مثل بدخوابی شبانه یا سختی در به خواب رفتن. جالب است بدانید برخی مدل‌های علمی پیشنهاد می‌کنند اثر مثبت نوروفیدبک—به‌ویژه پروتکل SMR—تاحدی ناشی از بهبود کیفیت خواب و افزایش ثبات ریتم مغزی باشد. پس توجه به خواب کودک می‌تواند کلید درمان مؤثرتر باشد.

آیا نوروفیدبک ارزش امتحان کردن را دارد؟

اگر به دنبال درمانی غیر دارویی، بدون عوارض، بلندمدت و علمی برای ADHD هستید، نوروفیدبک می‌تواند یک گزینه معتبر باشد. البته:

  • باید توسط متخصص آموزش‌دیده انجام شود
  • پروتکل استاندارد استفاده شود
  • تعداد جلسات کافی باشد
  • و پیشرفت کودک در یادگیری مغزی ارزیابی شود

نوروفیدبک یک معجزهٔ یک‌شبه نیست؛ اما شواهد علمی نشان می‌دهد می‌تواند در مسیر طولانی و پرپیچ‌وخم مدیریت ADHD، به بسیاری از کودکان کمک کند تا تمرکز قوی‌تر، آرامش بیشتر و کنترل رفتاری بهتری پیدا کنند.

نوروفیدبک؛ روشی نو برای آرام‌سازی مغز در اضطراب و افسردگی و وسواس

اضطراب، افسردگی و وسواس از شایع‌ترین مشکلات روان‌شناختی هستند که زندگی میلیون‌ها نفر را تحت تأثیر قرار می‌دهند. بسیاری از افراد به سراغ دارودرمانی، مشاوره یا روش‌های آرام‌سازی می‌روند؛ اما همیشه بهبود کامل حاصل نمی‌شود یا عوارض جانبی دارو مانع ادامه‌ی درمان می‌شود. درست در همین‌جا است که یک روش نوین و علمی به نام نوروفیدبک (Neurofeedback) توجه بسیاری را به خود جلب کرده است؛ روشی که ادعا می‌کند می‌تواند «الگوی فعالیت مغز» را تغییر دهد تا علائم اضطراب و افسردگی کاهش یابد.

گردآوری و ترجمه : دنیا نهضت – روانشناس

خلاصه مقاله : Neurofeedback with anxiety and
affective disorders

نوروفیدبک چیست و چگونه کار می‌کند؟

نوروفیدبک نوعی «آموزش مغز» است که با استفاده از اندازه‌گیری امواج مغزی (EEG) انجام می‌شود. در این روش هیچ چیز وارد مغز نمی‌شود و تنها امواج مغزی ثبت شده و بلافاصله به شکل تصویر یا صدا به فرد نمایش داده می‌شود. مغز با دیدن این بازخورد، یاد می‌گیرد امواج نامناسب را کم و فعالیت سالم‌تر را بیشتر کند.

این روند شبیه تمرین بدنسازی است، با این تفاوت که به جای عضله، مغز را تمرین می‌دهید. جلسات معمولاً ۲۰ تا ۴۰ جلسه هستند و به‌تدریج تغییرات پایداری ایجاد می‌شود.

ارتباط اضطراب، افسردگی و وسواس با «فعالیت مغز»

پژوهش‌ها سال‌هاست نشان داده‌اند که بسیاری از اختلالات روان‌شناختی ریشه در الگوهای نامنظم فعالیت مغز دارند. مثلاً:

  • در اختلال وسواس (OCD) معمولاً نواحی پیشانی مغز بیش‌فعال هستند.
  • در اضطراب و پنیک بخش‌هایی از مغز که مسئول پردازش تهدید هستند، فعالیت بیشتری نشان می‌دهند.
  • در افسردگی اغلب «ناهماهنگی» میان نیمکره‌های چپ و راست دیده می‌شود؛ نیمکره چپ که مسئول هیجانات مثبت است، کمتر فعال می‌شود.

این یافته‌ها باعث شده نوروفیدبک به عنوان روشی مطرح شود که شاید بتواند این الگوهای مغزی را اصلاح کند.

نوروفیدبک چگونه به اضطراب کمک می‌کند؟

مطالعات بی‌شمار نشان داده‌اند که وقتی فرد دچار اضطراب شدید است، مغز او موج‌های تند بتا تولید می‌کند که با نگرانی، افکار تکراری و بی‌قراری مرتبط است. نوروفیدبک تلاش می‌کند این موج‌های تند را کاهش و فعالیت آرام‌تر (مثلاً آلفا) را تقویت کند.

طبق نتایج پژوهش‌ها:

  • در اضطراب امتحان، افرادی که نوروفیدبک دریافت کردند کاهش اضطراب بسیار بیشتری نسبت به گروه‌های کنترل داشتند.
  • در اضطراب فراگیر (GAD)، بیشتر مطالعات کاهش علائم قابل توجهی گزارش کرده‌اند.
  • این روش در فوبیا نیز مؤثر بوده و در برخی پژوهش‌ها از روش‌های آرام‌سازی ساده عملکرد بهتری داشته است.

نوروفیدبک و PTSD (اختلال استرس پس از سانحه)

یکی از چشمگیرترین نتایج مربوط به درمان PTSD است. در مطالعه‌ای مشهور روی سربازان جنگی:

  • گروهی که نوروفیدبک دریافت کردند، پس از ۳۰ ماه پیگیری، تنها در سه نفر بازگشت علائم دیده شد.
  • در مقابل، تمام افراد گروه درمان معمولی دوباره دچار علائم شدند.
  • همچنین نیاز به دارو در گروه نوروفیدبک به شکل چشمگیری کاهش یافت.

این نتایج نشان می‌دهد مغز حتی پس از ضربه‌های شدید روانی نیز می‌تواند با تمرین دوباره سامان یابد.

نوروفیدبک در افسردگی

یکی از یافته‌های مهم در افسردگی «غیرفعال شدن نیمکره چپ» مغز است. نوروفیدبک تلاش می‌کند این نیمکره را دوباره فعال کند. در نمونه‌هایی که با نوروفیدبک درمان شدند:

  • بسیاری از بیماران که به دارو مقاوم بودند، کاهش شدید و پایدار علائم افسردگی تجربه کردند.
  • حتی یک تا پنج سال پس از پایان جلسات، الگوهای سالم مغزی پایدار مانده بود.
  • برخلاف دارو که معمولاً فقط علائم را کم می‌کند، نوروفیدبک می‌تواند عامل زیربنایی آسیب‌پذیری مغزی را تغییر دهد.

نوروفیدبک در درمان وسواس (OCD)

وسواس یکی از سخت‌ترین اختلالات برای درمان است؛ به‌ویژه نوع فکری. اما مطالعات جدید نشان می‌دهند:

  • وقتی نوروفیدبک براساس «نقشه مغزی اختصاصی» هر بیمار طراحی شود، علائم به شکل چشمگیری کاهش می‌یابد.
  • در چند گزارش، کاهش نمره وسواس از ۲۵ به ۴ یا از ۱۶ به ۳ گزارش شده است؛ نتایجی که حتی از بهترین داروها قوی‌تر است.
  • و مهم‌تر اینکه این تغییرات بیش از یک سال پایدار مانده‌اند.

آیا نوروفیدبک برای همه مؤثر است؟

نوروفیدبک یک روش علمی و امیدوارکننده است، اما:

  • باید توسط متخصص آموزش‌دیده انجام شود
  • تعداد جلسات لازم رعایت شود

همچنین نوروفیدبک جایگزین کامل درمان‌های دیگر نیست؛ بلکه می‌تواند در کنار مشاوره، شناخت‌درمانی یا دارودرمانی بسیار مؤثر عمل کند.

نوروفیدبک روشی غیرتهاجمی، بدون درد و با عوارض بسیار کم است که از طریق «تنظیم فعالیت مغز» تلاش می‌کند علائم اضطراب، افسردگی، PTSD و حتی وسواس را کاهش دهد. پژوهش‌های فراوان نشان می‌دهند که این روش برای بسیاری از افراد، به‌ویژه کسانی که به درمان‌های دیگر پاسخ نداده‌اند، می‌تواند یک امید تازه باشد. اگر به دنبال روشی طبیعی، علمی و پایدار برای مهار اضطراب یا بهبود خلق هستید، نوروفیدبک می‌تواند گزینه‌ای ارزشمند برای بررسی باشد.

آرام‌سازی پیشرونده عضلانی؛ تکنیکی ساده و مؤثر

در سال‌های اخیر با افزایش فشارهای روزمره، بسیاری از افراد دچار تنش‌های بدنی و ذهنی می‌شوند؛ تنشی که خود را به شکل سردرد، انقباض شانه‌ها، بی‌خوابی و اضطراب نشان می‌دهد. یکی از روش‌های علمی و بسیار کاربردی برای مدیریت این تنش‌ها، آرام‌سازی پیشرونده عضلانی است. این تکنیک به شما کمک می‌کند ارتباط بهتری با بدن برقرار کنید، تنش‌ها را شناسایی و در نهایت آنها را رها کنید.

گردآوری و تدوین : دنیا نهضت – روانشناس

آرام‌سازی پیشرونده عضلانی چیست؟

آرام‌سازی پیشرونده عضلانی یک تکنیک علمی است که در آن گروه‌های مختلف عضلانی به‌صورت مرحله‌به‌مرحله منقبض و سپس رها می‌شوند. این تمرین باعث می‌شود بدن تفاوت میان «تنش» و «آرامش» را بهتر درک کند و به مرور زمان یاد بگیرد سریع‌تر وارد حالت آرامش شود.

این روش سال‌هاست در درمان اضطراب، مدیریت استرس، بهبود کیفیت خواب و کاهش دردهای مرتبط با تنش عضلانی و حتی میسوفونیا مورد استفاده قرار می‌گیرد و به دلیل سادگی و اثربخشی، یکی از پرکاربردترین تمرین‌های روان‌شناسی در جهان است.

مزایای تکنیک آرام‌سازی پیشرونده

استفاده از این تکنیک برای بدن و ذهن مزایای زیادی دارد:

  • کاهش استرس و نگرانی‌های روزانه
  • بهبود خواب و کاهش بی‌قراری شبانه
  • کمک به کاهش دردهای ناشی از انقباض عضلانی
  • افزایش تمرکز و آرامش ذهن
  • کمک به مدیریت علائم اضطراب

چگونه برای انجام تکنیک آماده شویم؟

برای شروع، فقط به یک محیط آرام و چند دقیقه زمان نیاز دارید. این مقدمات باعث می‌شود تمرین مؤثرتر و لذت‌بخش‌تر باشد. بهتر است:

  • در جایی بنشینید یا دراز بکشید که احساس راحتی دارید
  • گوشی همراه را خاموش یا بی‌صدا کنید
  • لباس راحت بپوشید
  • چند نفس عمیق بکشید تا بدن کمی آرام شود

مراحل انجام آرام‌سازی پیشرونده عضلانی

هر مرحله را ۵ تا ۷ ثانیه انجام دهید و سپس عضله را رها کنید.

۱. پاها و ساق‌ها

انگشتان پا را جمع کنید، نگه دارید و رها کنید. سپس ساق پا را کمی سفت کنید و بعد آزاد کنید.

۲. ران‌ها و باسن

عضلات ران را منقبض کرده و سپس رها کنید. باسن را نیز چند ثانیه سفت و بعد شل کنید.

۳. شکم و قفسه سینه

شکم را مانند زمانی که می‌خواهید آن را نگه دارید، سفت کنید. برای عضلات سینه یک نفس عمیق بکشید و هنگام بازدم رها کنید.

۴. شانه‌ها و بازوها

شانه‌ها را بالا ببرید و سپس رها کنید. مشت‌های خود را گره کنید، چند ثانیه نگه دارید و سپس شل کنید.

۵. گردن و صورت

سر را خیلی آرام به جلو یا عقب خم کنید . در پایان عضلات صورت را برای چند ثانیه درگیر کرده و سپس آزاد کنید.

پس از پایان همه مراحل، چند نفس آرام بکشید و اجازه دهید کل بدن وارد حالت آرامش شود.

چه کسانی باید با احتیاط این تمرین را انجام دهند؟

این تکنیک برای اکثر افراد بی‌خطر است، اما اگر:

  • درد شدید عضلانی دارید
  • آسیب‌دیدگی در ناحیه گردن یا کمر دارید
  • دچار اضطراب شدید یا سابقه تروما هستید

بهتر است ابتدا با یک متخصص مشورت کنید.

ذهن‌آگاهی چیست؟ تجربه لحظه حال بدون تلاش برای آرامش

ذهن‌آگاهی در سال‌های اخیر به یکی از مفاهیم مهم حوزه روان‌شناسی و سلامت روان تبدیل شده است. بسیاری از افراد ذهن‌آگاهی را با تکنیک‌های آرام‌سازی یا روش‌هایی برای رسیدن به حس آرامش اشتباه می‌گیرند، اما حقیقت این است که هدف ذهن‌آگاهی آرام شدن نیست. ذهن‌آگاهی روشی برای «بودن در لحظه» است، نه «بهتر کردن حال».

تدوین و گردآوری : دنیا نهضت – روانشناس

ذهن‌آگاهی یعنی چه؟

ذهن‌آگاهی یعنی اینکه توجه خود را به لحظه اکنون بیاوریم؛ همان چیزی که همین حالا در بدن، ذهن، احساسات و محیط اطراف ما در حال رخ دادن است. در ذهن‌آگاهی تلاش نمی‌کنیم:

  • احساسات ناخوشایند را حذف کنیم
  • ذهن را ساکت کنیم
  • بدن را مجبور به آرام شدن کنیم
  • یا تجربه‌ای خاص بسازیم

ذهن‌آگاهی تنها یعنی مشاهده‌ی تجربه‌ی جاری، همان‌گونه که هست؛ بدون تحلیل، بدون مقاومت و بدون قضاوت.

چرا این نکته مهم است؟

بسیاری از افراد وقتی تمرین‌های ذهن‌آگاهی را شروع می‌کنند، انتظار دارند نتیجه فوری بگیرند؛ مثلاً آرام شوند یا اضطرابشان کم شود. اما وقتی چنین نمی‌شود، فکر می‌کنند تمرین را اشتباه انجام می‌دهند. در حالی‌که ذهن‌آگاهی دقیقاً در همین نقطه معنا پیدا می‌کند: پذیرش هر تجربه‌ای که اتفاق می‌افتد. گاهی ذهن آرام می‌شود، گاهی مضطرب می‌شود، گاهی حوصله‌مان سر می‌رود، گاهی احساس خوبی نداریم و تمام این‌ها بخشی از تمرین ذهن‌آگاهی هستند.

ذهن‌آگاهی چه فوایدی دارد؟

اگرچه هدف اصلی آرامش نیست، اما تحقیقات فراوان نشان داده‌اند که تمرین‌های منظم ذهن‌آگاهی می‌توانند به مرور زمان:

  • استرس و اضطراب را کاهش دهند
  • کیفیت خواب را بهتر کنند
  • تمرکز و توجه را افزایش دهند
  • رفتارهای اتوماتیک و ناخواسته را کم کنند
  • رابطه فرد با بدن و احساساتش را بهبود دهند

این نتایج یک «عوارض جانبی مثبت» هستند، نه هدف اصلی. به بیان دیگر: وقتی تلاش برای آرام شدن را رها می‌کنیم، آرامش خود به خود ظاهر می‌شود.

ذهن‌آگاهی با مدیتیشن و ریلکسیشن چه فرقی دارد؟

  • ریلکسیشن با هدف کاهش کشیدگی، آرام‌سازی و کاهش تنش انجام می‌شود.
  • مدیتیشن می‌تواند فرم‌های مختلفی داشته باشد؛ برخی برای آرامش، برخی برای تمرکز، برخی برای معنویت.
  • اما ذهن‌آگاهی با هدف افزایش حضور در لحظه و مشاهده بدون قضاوت انجام می‌شود.

اگرچه گاهی آرامش در ذهن‌آگاهی تجربه می‌شود، اما اگر هدف‌مان آرام شدن باشد، در حقیقت از ذهن‌آگاهی فاصله می‌گیریم.

ذهن‌آگاهی در زندگی روزمره

ذهن‌آگاهی فقط یک تکنیک نشستن و تمرکز نیست. می‌توان آن را در فعالیت‌های روزمره به‌کار برد:

  • هنگام غذا خوردن
  • هنگام راه رفتن
  • هنگام کار
  • و حتی هنگام حرف زدن

تمرین خوردن آگاهانه کشمش؛ آموزش کامل گام‌به‌گام

تمرین خوردن آگاهانه کشمش یکی از معروف‌ترین تمرین‌های مقدماتی ذهن‌آگاهی است. این تمرین کمک می‌کند یاد بگیریم توجه خود را از افکار خودکار و مشغله روزانه بیرون بکشیم و آن را روی یک تجربه ساده و جسمانی، یعنی خوردن یک دانه کشمش، متمرکز کنیم. نکته حائز اهمیت این است که در این تمرین دنبال آرام شدن نیستیم. فقط تجربه می‌کنیم، مشاهده می‌کنیم و در لحظه حال حضور پیدا می‌کنیم.

تدوین و گردآوری : دنیا نهضت – روانشناس

گام اول: نگاه کردن

کشمش را در دست بگیرید و چند لحظه فقط نگاهش کنید. به جزئیات توجه کنید:

  • خطوط و چروک‌ها
  • رنگ و سایه‌ها
  • انعکاس نور
  • سطح ناهموار

این نگاه کردن نباید با قضاوت همراه باشد. نه بگویید «قشنگ است» نه «زشت». فقط مشاهده کنید.

گام دوم: لمس کردن

کشمش را بین انگشت‌ها جا‌به‌جا کنید.

  • نرمی یا خشکی آن
  • چسبندگی
  • دمای سطح
  • شکل و بافت

این بار هم هدف تغییر تجربه نیست؛ تنها آگاهی از حس لمس.

گام سوم: بو کردن

کشمش را نزدیک بینی ببرید و عطر آن را استشمام کنید.

  • شاید بویی حس کنید.
  • شاید هیچ بویی نداشته باشد. هر دو حالت کاملاً طبیعی است.

گام چهارم: گذاشتن در دهان

کشمش را داخل دهان بگذارید اما هنوز نجوید.

  • بافت روی زبان
  • طعم اولیه
  • سنگینی یا سبکی آن

توجه کنید که چه اتفاقی می‌افتد و ذهن کجا می‌رود. اگر ذهن منحرف شد، به‌آرامی توجه را به دهان بازگردانید.

گام پنجم: جویدن آگاهانه

آهسته و بدون عجله شروع به جویدن کنید و فقط به فریند جویدن تان توجه کنید.

  • صدای کشمش
  • تغییر بافت از سفت به نرم
  • افزایش طعم
  • واکنش‌های بدن به اولین گازی که به کشمش می زنید

گام ششم: بلعیدن

وقتی آماده بودید، کشمش را ببلعید.

  • مسیر حرکت در گلو
  • احساس پس از بلعیدن
  • تغییرات دهان و زبان

چند لحظه مکث کنید و تجربه را به پایان برسانید.

هدف این تمرین چیست؟

همان‌طور که گفته شد، نه آرامش، نه کنترل ذهن، نه تغییر احساسات . بلکه:

  • ارتباط با لحظه حال
  • مشاهده تجربیات بدون قضاوت
  • آگاهی از الگوهای خودکار ذهن و بدن
  • و تجربه «اینجا و اکنون»

اگر در طول تمرین احساس آرامش کردید، طبیعی است. اگر هم حوصله‌تان سر رفت یا ذهنتان شلوغ بود، باز هم طبیعی است. ذهن‌آگاهی یعنی پذیرش تجربه‌ها همان‌طور که هستند.

بادی اسکن چیست؟ راهنمای کامل تمرین توجه‌آگاهی اسکن بدن

تمرین «بادی اسکن» یکی از مهم‌ترین و پایه‌ای‌ترین تمرین‌های توجه‌آگاهی است. در این تمرین، ما قدم‌به‌قدم توجه خود را به بخش‌های مختلف بدن متمرکز می کنیم و آن‌چه در هر بخش تجربه می‌کنیم را مشاهده می‌کنیم؛ بدون اینکه بخواهیم چیزی را تغییر دهیم یا احساس خاصی ایجاد کنیم.

نکته بسیار مهم در انجام این تمرین توجه به این مسئله است که هدف بادی اسکن آرام شدن، کاهش تنش یا ایجاد حس خوب نیست. گرچه ممکن است در پایان احساس سبکی یا آرامش داشته باشید، اما این‌ها فقط پیامدهای احتمالی تمرین هستند، نه هدف اصلی آن. هدف تمرین بادی اسکن فقط بودن در لحظه حال و توجه به تجربه‌ای که همین حالا در بدن جریان دارد، می باشد.

تدوین و گردآوری : دنیا نهضت – روانشناس

چطور بادی اسکن را انجام دهیم؟

این تمرین حدود ۱۰ تا ۲۰ دقیقه زمان می‌گیرد، اما می‌توانید بسته به نیاز خود کوتاه‌تر یا طولانی‌تر انجامش دهید.

۱. آماده کردن فضا و بدن

  • جایی آرام پیدا کنید که بتوانید چند دقیقه بدون مزاحمت بمانید.
  • می‌توانید دراز بکشید یا روی صندلی بنشینید؛ مهم این است که وضعیت‌تان راحت باشد.
  • اگر خواستید، چشم‌هایتان را ببندید تا تمرکز بیشتری پیدا کنید.
  • یک یا دو نفس طبیعی و آرام بکشید؛ بدون تغییر دادن تنفس.

یادتان باشد به‌دنبال آرامش عمیق یا تنفس خاص نباشید. فقط اجازه دهید بدن همان‌طور که هست باشد.

۲. توجه به تنفس

چند لحظه توجه را به جریان طبیعی دم و بازدم بیاورید.

  • هوا چگونه وارد بدن می‌شود؟
  • در کدام بخش بدن بیشتر احساسش می‌کنید؟
  • آیا تنفس عمیق است یا کم‌عمق؟

فرقی نمی‌کند. فقط مشاهده کنید. وقتی آماده بودید، توجه را از تنفس به اولین بخش بدن ببرید.

۳. شروع از پاها

به انگشتان پا توجه کنید. هیچ کار خاصی نکنید؛ فقط توجه و تجربه کنید: گرمی؟ سردی؟ سنگینی؟ خارش؟ بی‌حسی؟ و یا هیچ حسی؟ همه این تجربه‌ها طبیعی‌اند. سپس توجه را به کف پا، پاشنه، و قوزک منتقل کنید. هر بخش را چند لحظه حس کنید.

۴. حرکت به سمت ساق و زانو

توجه را آرام به ساق پا ببرید. حس درونی ماهیچه‌ها را دنبال کنید، حتی اگر چیزی حس نکنید. بعد نوبت زانوهاست؛ نرمی، سفتی، یا هر احساسی که موجود است. باز هم به خاطر آورید، هیچ چیز نیاز به بهتر شدن یا تغییر کردن ندارد.
هدف فقط دیدن واقعیت لحظه است.

۵. ران‌ها و لگن

ران‌ها را حس کنید؛ وزن، فشار روی زمین، گرما یا هر نشانه دیگری. به لگن، باسن و قسمت پایینی شکم توجه کنید. گاهی ممکن است احساساتی در این ناحیه ظاهر شوند؛ احساسات کاملاً طبیعی هستند، فقط آنها را مشاهده کنید.

۶. شکم و قفسه سینه

توجه را به شکم بیاورید و حرکات طبیعی آن را هنگام تنفس احساس کنید. نه لازم است شکم را کنترل کنید، نه تنفس را عوض کنید. سپس قفسه سینه را حس کنید. انبساط، انقباض، ضربان قلب، و حرکت دنده‌ها. اگر ذهن پرت شد، فقط توجه را برگردانید، بدون کوچک‌ترین سرزنش. این کاملاً طبیعی است و بخشی از تمرین محسوب می‌شود.

۷. دست‌ها و بازوها

توجه را ابتدا به انگشتان دست، کف دست و مچ ببرید. سپس ساعد، آرنج و بازوها را حس کنید. گاهی دست‌ها زودتر از بقیه بدن گرم می‌شوند. اگر شد، فقط متوجهش شوید؛ اگر نشد هم، همچنین.

۸. شانه‌ها، گردن و گلو

شانه‌ها نقطه انباشته‌شدن تنش هستند. اگر سفتی حس کردید، لازم نیست آن را رها کنید؛ فقط به آن آگاه باشید. گردن و گلو را احساس کنید: جریان هوا، ضربان، یا هر احساسی که ظاهر می‌شود.

۹. صورت و سر

به فک توجه کنید، ممکن است منقبض باشد یا رها. لب‌ها، زبان، گونه‌ها، چشم‌ها و پیشانی را یکی‌یکی حس کنید.
تنش‌ها را تغییر ندهید؛ تنها مشاهده کنید. نهایتاً توجه را به تمام سر و سپس کل بدن در یک‌جا منتقل کنید.

۱۰. پایان دادن تمرین

چند لحظه کل بدن را به‌عنوان یک واحد حس کنید. رها، سنگین، سبک، آرام یا حتی بی‌قرار هرچه هست، همان را تجربه کنید. سپس کم‌کم توجه را به محیط بیرون برگردانید. وقتی آماده بودید، چشم‌ها را باز کنید.

به یاد داشته باشید

  • اگر در طول تمرین احساس بی‌قراری یا خستگی کردید، طبیعی است.
  • اگر ذهن بارها پرت شد، تمرین را موفق انجام داده‌اید، بازگرداندن توجه بخش اصلی کار است.
  • اگر احساسات ناخوشایند مطرح شدند، تنها آنها را مشاهده کنید.

و مهم‌تر از همه بادی اسکن برای ایجاد آرامش نیست، برای دیدن تجربه لحظه حال است.

تکنیک ۱-۲-۳-۴-۵ Grounding؛ راهی ساده برای بازگشت به لحظه اکنون

گاهی پیش می‌آید که ذهن آن‌قدر درگیر افکار، نگرانی‌ها یا فشارهای روزمره می‌شود که احساس می‌کنیم از «اینجا و اکنون» جدا شده‌ایم. ممکن است اضطراب، هجوم افکار یا حتی احساس گم‌گشتگی ذهنی، تمرکز و آرامش ما را مختل کند. در چنین موقعیت‌هایی، یکی از کاربردی‌ترین ابزارهای بازگشت به لحظه حال، روش ۱-۲-۳-۴-۵ است؛ تکنیکی ساده، سریع و درعین‌حال مؤثر برای آوردن حواس و ذهن به زمان حال.

این تمرین، بخشی از تمرینات «توجه‌آگاهی» به شمار می‌آید، اما برخلاف تصور عمومی هدفش رسیدن به آرامش نیست. هدف اصلی، بازگرداندن توجه به لحظه حاضر و قرار گرفتن در تماس مستقیم با محیط اطراف است. البته ممکن است در نتیجه این تمرین، ذهن یا بدن احساس آرام‌تری پیدا کنند، اما این یک پیامد جانبی است، نه هدف اصلی.

تدوین و گردآوری : دنیا نهضت – روانشناس

تکنیک Grounding 1-2-3-4-5 چیست؟

این تکنیک بر پایه فعال کردن پنج حس عمل می‌کند: بینایی، لامسه، شنوایی, بویایی و چشایی.
وقتی درگیر افکار شدید هستیم، حواس ما در گذشته یا آینده سرگردان می‌شود. با فعال کردن حواس، ذهن دوباره به «اینجا» و «اکنون» بازمی‌گردد. این روش به‌ویژه در موقعیت‌های زیر بسیار مفید است:

  • هنگام اضطراب یا استرس شدید
  • زمانی که افکار ناکارامد به ذهن تان حمله ور شده اند.
  • در حملات پانیک
  • هنگام بیش‌فعالی ذهن
  • وقتی نیاز داریم دوباره روی کار یا موقعیت حاضر تمرکز کنیم

چطور تکنیک ۱-۲-۳-۴-۵ را انجام دهیم؟

۱. پنج چیزی را نام ببرید که می‌بینید

چند لحظه به اطراف نگاه کنید. پنج شی، رنگ یا هر چیز کوچک و بزرگ اطرافتان را نام ببرید. نیازی به توصیف طولانی نیست؛ فقط دیدن و نام بردن کافی است. می‌توانید از خود بپرسید:

  • چه رنگ‌هایی می‌بینم؟
  • چه اشیایی در اطرافم هستند؟
  • نور چگونه در فضا افتاده؟

۲. چهار چیزی را نام ببرید که می‌توانید لمس کنید

به حس لامسه توجه کنید. سعی کنید چند ثانیه روی احساس واقعی و فیزیکی لامسه تمرکز کنید؛ زبری، نرمی، گرمی یا سردی. چهار چیزی را نام ببرید که اکنون لمس می‌کنید یا می‌توانید لمس کنید:

  • تماس لباس با پوست
  • صندلی زیر بدن
  • دمای هوا روی دست‌ها
  • اشیای اطراف مثل میز، لیوان یا کیف

۳. سه صدایی را که می‌شنوید تشخیص دهید

گوش بدهید. سه صدا را پیدا کنید، حتی اگر خیلی ضعیف یا دور باشند. به یاد داشته باشید هدف این مرحله شناخت صداهاست، نه قضاوت آنها. مثلا :

  • صدای تیک‌تیک ساعت
  • صدای باد، ماشین‌ها یا پرندگان
  • صدای تنفس خودتان

۴. دو بویی را که احساس می‌کنید نام ببرید

گاهی بوی خاصی وجود ندارد. اشکالی ندارد. اگر بویی حس نمی‌کنید، می‌توانید چیزی را بو کنید. هدف پیدا کردن دو حس بویایی فعال است. مثلا :

  • عطر، کرم دست
  • چای، قهوه
  • بوی محیط، چوب یا پارچه

۵. یک طعم را تشخیص دهید

در این مرحله، فقط یک طعم را تشخیص دهید.

  • طعم دهان
  • یک نوشیدنی نزدیک شما
  • یا حتی یک خوراکی کوچک
  • اگر هیچ طعمی وجود ندارد، می‌توانید یک جرعه آب بخورید تا تمرکز روی چشایی فعال شود.

به یاد داشته باشید

  • این تمرین هیچ انتظاری از شما ندارد؛ قرار نیست «آرام شوید».
  • اگر آرامش حاصل شد، خوب است؛ اگر نشد، باز هم تمرین موفقیت‌آمیز بوده است.
  • تمرین را می‌توان هرجا انجام داد: خانه، محل کار، خیابان یا حتی درون ماشین (در حالت توقف).
  • هرچه بیشتر تمرین کنید، ذهن سریع‌تر به لحظه حال بازمی‌گردد.
  • می‌توانید آن را آهسته یا سریع انجام دهید، بسته به نیازتان.

تکنیک Grounding 1-2-3-4-5 یکی از مؤثرترین روش‌های بازگشت به زمان حال است. این تمرین به جای تلاش برای «آرام کردن ذهن»، به شما کمک می‌کند توجه را از افکار مزاحم جدا کرده و به لحظه اکنون بیاورید. در دنیایی که مملو از محرک‌ها و نگرانی‌هاست، چنین تکنیکی می‌تواند مانند یک ایستگاه توقف کوتاه باشد؛ جایی برای نفس تازه کردن و برگشتن به واقعیت لحظه حاضر.

نورو فیدبک؛ آموزش مغز برای کاهش دردهای مزمن

درد مزمن یکی از مشکلات بزرگ دنیای امروز است. بر اساس پژوهش‌ها، تقریباً از هر چهار بزرگسال، یک نفر با دردهای مداوم زندگی می‌کند، از سردرد و میگرن گرفته تا کمردرد، دردهای عضلانی یا دردهای ناشی از بیماری‌هایی مثل فیبرومیالژیا. این دردها نه‌تنها بر جسم، بلکه بر روح و زندگی اجتماعی افراد نیز تأثیر منفی می‌گذارند؛ خواب را مختل می‌کنند، باعث افسردگی و اضطراب می‌شوند و حتی روابط خانوادگی و کاری را تحت فشار قرار می‌دهند.

گردآوری و ترجمه : دنیا نهضت – کارشناسی ارشد روانشناسی

خلاصه مقاله : Neurofeedback for Pain Management: A Systematic Review

درمان‌های دارویی معمولاً اولین انتخاب برای کنترل درد هستند، اما همیشه کافی نیستند. بسیاری از داروها فقط به‌طور موقت درد را کم می‌کنند و در عوض عوارضی مانند خواب‌آلودگی، وابستگی یا تحمل دارویی ایجاد می‌کنند. به همین دلیل، در سال‌های اخیر توجه پژوهشگران به روش‌های غیر دارویی جلب شده است؛ یکی از این روش‌های نوین و جذاب، نورو فیدبک (Neurofeedback) است.


نورو فیدبک چیست و چگونه کار می‌کند؟

نورو فیدبک نوعی آموزش مغز است. در این روش، فعالیت الکتریکی مغز با استفاده از دستگاهی به نام EEG (الکتروانسفالوگرافی) ثبت می‌شود. سپس فرد در زمان واقعی (real-time) بازخوردی از فعالیت مغزش دریافت می‌کند. این بازخورد می‌تواند به شکل صدا، تصویر یا حتی بازی باشد.

برای مثال، تصور کنید در حال دیدن یک بازی ساده هستید که در آن با تمرکز درست یا رسیدن به حالت آرامش، یک هواپیما در آسمان پرواز می‌کند. هر زمان مغزتان از حالت هدف خارج شود، مثلاً دچار تنش یا حواس‌پرتی شوید، هواپیما سقوط می‌کند! مغز شما کم‌کم یاد می‌گیرد چطور به حالتی برسد که پرواز ادامه پیدا کند ، یعنی حالتی آرام‌تر و متعادل‌تر از نظر فعالیت عصبی.

این فرآیند شبیه به شرطی‌سازی است؛ مغز از طریق بازخورد و تمرین یاد می‌گیرد چگونه خودش را تنظیم کند. هدف در درمان درد، آموزش مغز برای کاهش فعالیت‌های عصبی‌ای است که با احساس درد مرتبط هستند.


شواهد علمی درباره تأثیر نورو فیدبک در کاهش درد

در یک مرور نظام‌مند جدید، پژوهشگران ۲۴ مطالعه درباره نورو فیدبک و دردهای مزمن را بررسی کردند. نتایج نشان داد که در بیشتر این مطالعات، شرکت‌کنندگان کاهش قابل‌توجهی در شدت و دفعات درد تجربه کرده‌اند. بسیاری از آن‌ها همچنین از بهبود خواب، کاهش خستگی و خلق بهتر گزارش دادند.

بیشتر مطالعات از نوع EEG-based بودند؛ یعنی بازخورد بر اساس امواج مغزی اندازه‌گیری‌شده ارائه می‌شد. این نوع نورو فیدبک معمولاً بر امواجی تمرکز دارد که با احساس درد، استرس یا تمرکز مرتبط هستند ، مثلاً افزایش فعالیت آلفا (آرامش) یا کاهش فعالیت تتا و بتا (تنش و بیش‌فعالی ذهنی).

جمع‌بندی کلی پژوهش‌ها این است که نورو فیدبک می‌تواند راهی مؤثر و بدون دارو برای کمک به افراد مبتلا به دردهای مزمن باشد.


آینده‌ی درمان درد با نورو فیدبک

یکی از جذاب‌ترین ویژگی‌های نورو فیدبک، غیردارویی بودن و ایمنی بالای آن است. هیچ ماده شیمیایی وارد بدن نمی‌شود و فرد به‌صورت فعال در روند درمان مشارکت دارد. این روش می‌تواند در کنار درمان‌های پزشکی، دارویی یا روان‌درمانی استفاده شود تا نتایج بهتری به‌دست آید.

پژوهشگران پیشنهاد کرده‌اند که برای هر نوع درد (مثلاً میگرن یا درد عضلانی) برنامه آموزشی مخصوصی تهیه شود. همچنین بررسی اثرات بلندمدت و مقایسه با روش‌های دیگر مثل مدیتیشن، رفتاردرمانی یا دارودرمانی می‌تواند به درک بهتر این روش کمک کند.

نورو فیدبک روشی نوین و علمی است که با آموزش مغز به تنظیم بهتر خود، می‌تواند به کاهش دردهای مزمن و بهبود کیفیت زندگی کمک کند. اگر از دردهای مداوم رنج می‌برید و درمان‌های معمول برایتان کافی نبوده‌اند، مشاوره با متخصصی که در حوزه نورو فیدبک کار می‌کند می‌تواند گزینه‌ای ارزشمند باشد. شاید وقت آن رسیده مغزتان را برای آرامش دوباره آموزش دهید.

تأثیر نوروفیدبک بر درمان حملات پانیک در دوران کرونا

در سال‌های اخیر، دنیا با بحرانی بزرگ روبه‌رو شد: همه‌گیری ویروس کرونا (COVID-19). این بیماری نه‌تنها جسم میلیون‌ها انسان را درگیر کرد، بلکه اثرات عمیقی بر سلامت روان جامعه نیز گذاشت. ترس از ابتلا، انزوا، اخبار منفی و نگرانی برای عزیزان باعث افزایش شدید اضطراب و حملات پانیک (وحشت‌زدگی) در میان مردم شد.

محققان در یک پژوهش جدید بررسی کردند که آیا می‌توان با استفاده از نوروفیدبک بر پایه‌ی نقشه‌برداری مغزی به درمان این حملات کمک کرد یا خیر.

گردآوری و ترجمه : دنیا نهضت – کارشناسی ارشد روانشناسی

خلاصه مقاله :Development of a brain wave model based on the quantitative analysis of EEG and EEG biofeedback therapy in patients with panic attacks during the COVID-19 pandemic

نوروفیدبک و QEEG چیست؟

QEEG (الکتروانسفالوگرافی کمی) روشی است که فعالیت الکتریکی مغز را با دقت بالا اندازه‌گیری می‌کند. این تست نشان می‌دهد که در هر ناحیه از مغز چه نوع امواجی (دلتا، تتا، آلفا، بتا و SMR) فعال‌ترند. تغییرات در این امواج معمولاً با وضعیت‌های روانی مختلف مرتبط هستند؛ مثلاً افزایش امواج بتا۲ با اضطراب و تنش بالا همراه است.

بر اساس نتایج QEEG، درمانگر می‌تواند از نوروفیدبک (EEG Biofeedback) استفاده کند ، روشی که به فرد یاد می‌دهد چگونه الگوی امواج مغزی خود را کنترل کند. در این روش، مغز از طریق بازخورد دیداری یا شنیداری یاد می‌گیرد آرام‌تر و متعادل‌تر عمل کند.

هدف پژوهش

هدف این مطالعه، بررسی تأثیر نوروفیدبک بر افراد دچار حملات پانیک در دوران کرونا بود. پژوهش روی ۴۲ بیمار انجام شد که همگی پس از شروع همه‌گیری، دچار اضطراب، تپش قلب، لرزش بدن، بی‌خوابی و حملات وحشت شده بودند؛ در حالی‌که پیش از آن هیچ سابقه‌ی روان‌پریشی یا افسردگی نداشتند. هیچ‌یک از بیماران دارویی مصرف نمی‌کردند و همه با رضایت کامل وارد برنامه درمانی شدند.


روش کار

ابتدا از همه‌ی بیماران تست QEEG گرفته شد تا وضعیت امواج مغزی‌شان مشخص شود. سپس طی چند هفته، جلسات نوروفیدبک در نواحی مرکزی مغز (C3 و C4) انجام شد. هر جلسه حدود ۳۰ دقیقه طول می‌کشید. هدف درمانگر این بود که:

  • امواج SMR (ریتم حرکتی آهسته) را تقویت کند (برای آرام‌سازی مغز)،
  • امواج دلتا، تتا و بتا۲ را کاهش دهد (که با اضطراب و خستگی مرتبط‌اند)،
  • و امواج آلفا را در سطح متعادل نگه دارد (برای تمرکز و تعادل روانی).

در این تمرین‌ها، بیماران با نگاه کردن به بازی یا تصویر در مانیتور، بازخورد فوری از مغزشان دریافت می‌کردند. وقتی مغز در وضعیت مطلوب قرار می‌گرفت، تصویر بهتر می‌شد یا موسیقی پخش می‌شد.


نتایج مهم پژوهش

نتایج QEEG قبل و بعد از درمان نشان داد:
امواج اضطرابی (دلتا، تتا و بتا۲) پس از نوروفیدبک به‌طور قابل توجهی کاهش یافتند.
امواج آرام‌سازی (آلفا و SMR) افزایش یافتند و این تغییرات حتی شش ماه پس از پایان درمان هم پایدار ماندند.

از نظر بالینی، بیماران گزارش کردند که:

  • حملات پانیک‌شان متوقف یا بسیار کمتر شده است،
  • آرامش ذهنی و تمرکز بیشتری دارند،
  • کیفیت خواب و گفتارشان بهتر شده،
  • و احساس اعتمادبه‌نفس و کنترل بیشتری نسبت به بدن و ذهن خود پیدا کرده‌اند.

تفسیر و اهمیت یافته‌ها

محققان معتقدند که استرس شدید ناشی از همه‌گیری کرونا می‌تواند تعادل عصبی مغز را به‌هم بزند و موجب افزایش امواج اضطراب‌آور در مغز شود. نوروفیدبک با آموزش تنظیم این امواج، عملاً مغز را به حالت طبیعی پیش از بحران بازمی‌گرداند. این روش غیرتهاجمی، بدون دارو و بدون عارضه جانبی است و می‌تواند برای افرادی که از داروهای ضداضطراب یا ضدافسردگی نتیجه نگرفته‌اند، گزینه‌ای مؤثر باشد.

در نهایت پژوهشگران نتیجه گرفتند که:

نوروفیدبک مبتنی بر QEEG می‌تواند روشی مؤثر برای کاهش اضطراب، حملات پانیک و بهبود عملکرد شناختی در افرادی باشد که پس از کرونا دچار اختلالات روانی شده‌اند. به بیان ساده، با آموزش مغز، می‌توان ذهن را درمان کرد و نوروفیدبک، پلی است میان علم مغز و آرامش روان.